ناموجود
در هوای خنک عصر پاییزی، خانم جوانی به نام نگار در خیابانهای پر هیاهوی تهران قدم میزد. بوی نان تازه از نانوایی محله به مشام میرسید و نسیم ملایمی برگهای زرد و نارنجی را با خود میبرد. نگار با هر قدم، عطری جدید را حس میکرد. امروز، او برای خرید عطر جدید خود وارد فروشگاهی شده بود که به تازگی در محلهاش افتتاح شده بود.
به محض ورود، توجه او به ویترین اختصاصی برند رن جلب شد؛ برندی که همیشه احترام خاصی برای محصولاتش قائل بود. عطر رُزا مایا رن با طراحی ظریف و فریبندهاش در میان دیگر عطرها میدرخشید. این عطر برای او تلفیقی از لطافت و قدرت بود. نتهای اولیه مرکباتی آن، شادابی و تازگی صبحگاهی را به همراه داشتند و به زودی به دلانگیزی و شکوهمندی گلهای رز، اسمانتوس و یاسمین تبدیل میشدند.
نگار چند قطره از رُزا مایا رن را روی مچ دستش اسپری کرد. بوی چوب و مشک به طرز زیبایی با نتهای گلی ترکیب میشد و ترکیب ادویههای گرم، حسی از آرامش و امنیت را در او برمیانگیخت. این عطر تجربهای متفاوت ارائه میداد؛ حسی مانند قدم زدن در باغی پر از گلهای وحشی و چوبهای معطر.
بازگشت به خانه، نگار با یک تصمیم قطعی انجام شد. او میدانست که عطر رُزا مایا رن انتخابی است که میتواند به او اعتماد به نفس لازم را در هر موقعیتی بدهد؛ انتخابی که او را با هر بوییدن، به دنیای خاطرهانگیز و پر از رنگها و احساسات راهنمایی میکند. در پایان روز، نگار عطر خود را روی میز گذاشت و یقین داشت که این انتخاب، آغازگر ماجراجوییهای جدیدی در زندگی او خواهد بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب