ناموجود
در یکی از روزهای گرم تابستان، در قلب پاریس، زنی به نام کارمن که به نسیم ملایم و افسونکنندهی عطرها علاقهمند بود، به دنبال رایحهای بینظیر بود. او وارد یک بوتیک مشهور عطر شد، جایی که تاریخ به همراه هنر عطاری به اوج خود رسیده بود. در میان انبوهی از شیشههای خوشبو، شیشهای با نام زیبای هزار و هشتصد و هفتاد و پنج کارمن بیزه ابسولو ادو پارفوم از برند هیستور د پغفم توجه او را جلب کرد.
کارمن با دستهای مشتاق خود شیشه عطر را برداشت و با اولین اسپری، خود را در دنیایی از رایحههای تازه یافت. نتهای آغازین زنجبیل و لیمو، احساسی از تازگی و شادابی را به همراه داشتند که به لطیفی و حیرتآوری برگ درختان آرتمیسیا پیوند خورده بود. او بلافاصله حس میکرد که در میان باغی سرسبز و بری از دغدغههای روزمره قدم میزند.
با گذر زمان، عطر هزار و هشتصد و هفتاد و پنج کارمن بیزه ابسولو ادو پارفوم هیستور د پغفم به نتهای میانی خود ورود کرد. ترکیبی از زعفران گرم و گلهای سفید زیبا که لایهای لطیف و مسحورکننده به این عطر میافزود. این ترکیب همواره او را به یاد صحنهای از یک اپرای رمانتیک میانداخت، جایی که هنر و عواطف انسانی به اوج میرسیدند.
در نهایت، نتهای پایه عطر که شامل چوب گایاک، بخور، چوب صندل و نعناع هندی بودند، تجربهای از احساس عمیق و آرامشبخش را به او هدیه دادند. این ترکیب چوبی، گرم و دودی، او را در لحظهای جادویی محصور کرد که هرگز نمیخواست پایان یابد.
کارمن با لبخندی پر از رضایت و خاطرات زیبا بوتیک را ترک کرد. او به خوبی میدانست که هزار و هشتصد و هفتاد و پنج کارمن بیزه ابسولو ادو پارفوم از هیستور د پغفم نه فقط عطری برای روزهای خاص، بلکه عطری برای ساختن خاطرات روزمره و جاودانه خواهد بود. این عطر تبدیل به امضای همیشگی او شد، رایحهای که داستان زندگیاش را با هر اسپری روایت میکرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب