ناموجود
شب آرامی بود و نسیم خنکی از پنجرهها عبور میکرد. هانیه در حال آماده شدن برای یک مهمانی دوستانه بود. لباس شب زیبا و کفشهای پاشنه بلندش را به دقت انتخاب کرده بود. اما چیزی که هنوز باید تصمیم میگرفت، انتخاب معطری مناسب بود.
او به سمت میز آرایشش رفت که در میان شیشههای گوناگون عطر، چیزی چشمگیر توجهاش را جلب کند. عطر سنسی دو پلاتینو ویوانت درست همان انتخابی بود که در ذهنش به تصویر کشیده بود. این عطر با جذبهای خاص، داستانی از تضادها را روایت میکرد، همان چیزی که هانیه همیشه عاشقش بود – ترکیبی از گرما و سرما، شجاعت و لطافت.
بوی آرامشبخش اسطوخودوس را که در همان لحظه اول استشمام کرد، احساس آرامش عجیبی به او داد. این تقارن زیبا و دلنشین با رایحه گیاه درمنه، جذابیت عطر سنسی دو پلاتینو ویوانت را دوچندان کرد. هانیه با هر بار بوییدن عطر، به یاد باغهای مخفی و کاخهای شگفتانگیز داستانهای شهرزاد میافتاد.
اما این عطر با پایهای از چوب سدر و عود، رایحهای ماندگار و منحصر به فرد داشت که نه تنها او، بلکه هر کسی در اطرافش را نیز به سمت خود جذب میکرد. این ترکیب چوبی قدرتمند همان درخت طلای افسانهای بود که طلسمی اسرارآمیز را به همگان هدیه میداد.
هانیه آماده بود تا با اعتماد به نفس و بویی شیرین و چوبی از عطر سنسی دو پلاتینو ویوانت وارد مهمانی شود. لحظه ورود او به جمع دوستان، همگان مجذوب این عطر بیبدیل شدند و او را مانند قهرمانی از قصههای شرقی در میان خود احساس کردند. این عطر، بیش از هر چیز خاطرهای خوش از شبی به یادماندنی به جای گذاشت.
سایر تلفظها: سنسی دو پلاتینو ویوانت, سنسی دو پلاتینو ویوَن, سنسی دو پلاتینو ویوون, سنسی دو پلاتینو ویوان, سنسی دو پلاتینو ویوَنت, سنسی دو پلاتینو ویوُنت, سنسیدو پلاتینو ویوانت, سنسیدو پلاتینو ویوَن, سنسیدو پلاتینو ویوون, سنسیدو پلاتینو ویوان, سنسیدو پلاتینو ویوَنت, سنسیدو پلاتینو ویوُنت, سنسیدو پلاتینو ویوانت, سنسیدو پلاتینو ویوَن, سنسیدو پلاتینو ویوون, سنسیدو پلاتینو ویوان, سنسیدو پلاتینو ویوَنت, سنسیدو پلاتینو ویوُنت, سنسی دو پلا تینو ویوانت, سنسی دو پلا تینو ویوَن, سنسی دو پلا تینو ویوون, سنسی دو پلا تینو ویوان, سنسی دو پلا تینو ویوَنت, سنسی دو پلا تینو ویوُنت
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف