ناموجود
داستان از یک روز مهآلود پاییزی آغاز میشود. مردی در حاشیه شهر قدم میزند؛ هوا خنک و نسیم ملایمی در جریان است. با هر قدمی که برمیدارد، خاطرات خوش گذشتهاش زنده میشود. او به دنبال چیزی خاص است. چیزی که همان حسی که در قلب او پنهان بود را بیدار کند. چیزی که اصالت و قدرت را همراه با خودش داشته باشد.
ناگهان، پشت ویترینی درخشان، چشمش به عطر دزایر اکستریم آلفرد دانهیل میافتد. بطری قرمز رنگ و طراحی شیک آن گویی که با او حرف میزند. او نمیتواند مقاومت کند. وارد فروشگاه میشود و کمی از آن را بر روی مچ دستش اسپری میکند.
نت آغازی عطر با حضور پرتقال خونی، زعفران و ترنج او را مجذوب میکند. حس مرکبات تازه و هیجانانگیز وارد رگهایش میشود و انرژی تازهای به او میبخشد. سپس، قلب عطر با سایه سبز کاج و مریم گلی خودنمایی میکند. این ترکیب آرامشبخش، او را به یاد جنگلهای سرسبز و درختان بلند میاندازد؛ جایی که آرامش و قدرت با هم یکی میشوند.
اما این پایان ماجرا نیست. نتهای پایه با ترکیبی از چرم، نعناع هندی، کهربا و علف وتیور، قدرت و اصالت را به نمایش میگذارند. هر بار که رایحهاش به مشام میرسد، احساسی از اقتدار در وجود او جوانه میزند. این عطر، گویی که داستان زندگی او را در خود جای داده است.
عطر دزایر اکستریم آلفرد دانهیل نه تنها یک عطر، بلکه یک تجربه منحصربهفرد است. ترکیبی هماهنگ از نتهای میوهای، گیاهی و چوبی که هر کدام نقش خود را به خوبی ایفا میکنند. او از فروشگاه خارج میشود، در حالی که درونش پر شده است از حس نوستالژی و قدرت. این نه تنها یک عطر، بلکه جریانی است که به زندگیاش معنا میبخشد. با هر قطری از آن، حدیثی تازه در ذهن او شکل میگیرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب