ناموجود
در یک بعدازظهر آرام، وقتی آفتاب نرم نرمک دامن طبیعت را نوازش میکرد، تصمیم گرفتم به باغ قدیمی پدربزرگم بروم. باغی که هربار قدم به آن میگذارم، حس سفر به یک جهان دیگر را در من زنده میکند. این بار به یک دلیل خاص به آنجا رفته بودم. شنیده بودم که عطر جدیدی به نام عطر سیمی-بسپوکه نامبر ۲۱ روجا داو ویژگیهای منحصر به فردی از طبیعت را در خود نگه داشته است.
با ورود به باغ، اولین چیزی که توجهام را جلب کرد، درختان گریپفروت و پرتقال ماندارین بود که در نزدیکی هم قرار داشتند. رایحه دلانگیزشان همچون دعوتنامهای برای یک سفر معطر بود؛ سفری که با این عطر میتوانست تکمیل شود.
پیشتر از یک برخورد ساده با این عطر، نسخهای در دست داشتم که بویش را حس کرده بودم. رایحه گلها – از رز و یاسمن تا موگه – همچون نجوای طبیعت در گوشم بود. در آن لحظه، حس کردم در میان گلی سرشار از زیبایی و لطافت قرار گرفتهام. روژا داو برای این عطر ترکیبات خاصی به کار برده بود؛ از روغن نادر ناجارموتا گرفته تا مشک و وانیل که همگی مانند نغمهسازی از نوای چایپر به گوش میرسیدند.
حتی در پنهانترین لایههای این باغ، بوی چرم و نعناع هندی همچون رایحهای از دنیای ناشناخته به مشام میرسید. این ترکیب ظریف، چیزی شبیه به جادوی زمانهای گذشته را به جریان میاندازد.
وقتی باغ را ترک کردم، احساس کردم که عطر سیمی-بسپوکه نامبر ۲۱ روجا داو چیزی بیش از یک عطر است؛ همانطور که سفر به باغ پدربزرگم، تنها یک بازدید ساده از طبیعت نبود. تجربهای بود که مرا با خوشبوترین رازهای طبیعت، فریفته کرد و با خود به جهانی دیگر برد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب