در یک روز بهاری که آفتاب به آرامی بر روی گلهای باغچه میتابید، فریبا به دنبال عطری بود که بتواند احساسات بهاری او را تکمیل کند. او به بوتیک عطر محبوبش رفت، جایی که همیشه جدیدترین و مخصوصترین عطرها عرضه میشد. با ورود به فروشگاه، عطرهای متفاوتی را بو کرد، اما چیزی خاص او را جذب نکرد تا اینکه به عطر فریزیا کولماز رسید.
این عطر با تأکید بر رایحههای گلدار خود مانند دستهای از گلهای تازه در دستانش بود. رایحهای دلنشین و زنانه که یادآور نسیم ملایم صبحگاهی در یک باغ پر از فریزیای شکوفا بود. هر بار که بطری شیشهای را در دست میگرفت، طراحی ساده اما شیک آن ولیژه عمیقی از احساسات گرم و لطیف را منتقل میکرد.
عطر فریزیا کولماز مناسب زنانی بود که به دنبال خاص و متمایز بودن در جمع بودند. رایحه گلدار آن با هر نفس، داستانهای ناخواندهای از زیبایی و زنانگی را بازگو میکرد. این عطر تنها یک رایحه نبود؛ پلی به خاطراتی دوردست بود، پر از لحظات شاد و خاطرهانگیز.
فریبا با نگاهی مشتاق به مشاور فروشگاه گفت: این همان عطری است که دنبالش بودم. او با شعف و یقین، خرید خود را انجام داد. با هر بار استفاده از عطر فریزیا کولماز، حس میکرد در میان یک باغ پر از گلهای رنگارنگ قدم میگذارد و هر گل داستانی برای بازگو کردن دارد.
عطر فریزیا کولماز با رایحهای که همواره در قلب زنانگی و لطافت باقی میماند، نه تنها به فریبا زیبایی میداد، بلکه به او اعتماد به نفسی دوباره میبخشید تا هر لحظه از زندگی را با طراوتی گلدار تجربه کند.
سایر تلفظها: فریزیا کولماز, فریزیا کُلماز, فریزیا کلمَز, فریزیا کُلماز, فرشیا کولماز, فرشیا کُلماز, فرشیا کلمَز, فرشیا کُلماز, فریشیا کولماز, فریشیا کُلماز, فریشیا کلمَز, فریشیا کُلماز, فرزیا کولماز, فرزیا کُلماز, فرزیا کلمَز, فرزیا کُلماز, فرشیه کولماز, فرشیه کُلماز, فرشیه کلمَز, فرشیه کُلماز, فریسا کولماز, فریسا کُلماز, فریسا کلمَز, فریسا کُلماز, فرزیه کولماز, فرزیه کُلماز, فرزیه کلمَز, فرزیه کُلماز, فریصیا کولماز, فریصیا کُلماز, فریصیا کلمَز, فریصیا کُلماز
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف