ناموجود
در یکی از روزهای آرام و آفتابی، لیلا در حال قدم زدن در خیابانهای شلوغ شهر بود. یک ویترین جذاب در یک عطر فروشی نام آشنایی نظرش را جلب کرد: اسکیپ ولوسیتی بنینا پرفیوم. با کنجکاوی به داخل فروشگاه قدم گذاشت. نام این عطر او را به سفر خیالانگیزی دعوت کرد.
فروشنده با لبخندی دوستانه به سمت لیلا آمد و برایش توضیح داد که اسکیپ ولوسیتی بنینا پرفیوم همان عطری است که او به دنبالش بوده است. رایحههای گلهای سفید و گل رز بلغاری قلب این عطر را شکل دادهاند، که زیبایی و شجاعت را درون خود جای دادهاند. از هر قطرهای که بر روی پوست مینشست، حسی از جسارت و جاهطلبی جریان میگرفت.
لیلا کمی از این عطر بر روی مچ دستش اسپری کرد. ناگهان بوی تند و انرژیبخش لیمو و نارنج به مشامش رسید، که انرژی بیپایانی به او هدیه دادند. کلاسیک و فضایی مدرن در عین حال! این جریان سرشار از خلاقیت، کنجکاوی و شجاعت بود.
با گذر زمان، اغواگری کره زنبق، مشک نرم، هلیوتروپ و چوبهای رزینی وجود او را احاطه کرد. انگار لحظات ناب اکتشاف و نوآوری در میان رایحهای بیمرز جاری بود.
آری، این عطر نه تنها به لیلا اعتماد به نفس داد بلکه او را برای مواجهه با چالشهای تازه و اهداف بزرگ آماده کرد. اسکیپ ولوسیتی بنینا پرفیوم بالهایی به انسان میبخشد تا آرزوهای ناممکن را ممکن سازد. هر بار که این عطر را بر روی پوستش اسپری میکرد، به دنیای پر از ماجراجویی و پیشرفت پا میگذاشت.
لیلا با دست پر و لبخندی به یاد ماندنی از فروشگاه خارج شد، کلید اسرارآمیز جهان عطر و جلوه خاص آن را درون کیفش داشت. این تجربه متفاوت بود، تجربهای که هر بار او را به سفری درونی و بیانتها میبرد.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی