ناموجود
در یکی از روزهای دلنشین بهار، هنگامی که شکوفهها بیدار و نسیم گرمابخش مشام را نوازش میداد، نرگس در حال آماده شدن برای ملاقات مهمی بود. تصمیم گرفت از عطر الیزه او بوتیکاریو استفاده کند؛ عطری که زبان نسیمی از گلهای بهاری و میوههای خوشعطر را به همراه داشت.
با اولین اسپری، حس تازگی هلو و آلو با نرمی بنفشه، فضای اتاق را پر کرد. گویی در باغی پر از شکوفههای معطر قدم زده بود. عطر الیزه او بوتیکاریو با نخستین نتهای میوهای خود، او را به دنیایی از لطافت و زیبایی برد.
در ادامه، نتهای میانی با حضور رز مراکشی و روغن گل رز، حس زنانگی و شیک بودن را در نرگس بیدار کرد. این ترکیب گلی، همانند اشارتی خاص به عشق و احساسات عمیق بود. عطر الیزه او بوتیکاریو، حال نرگس را تغییر داد و او را به یاد روزهای شیرین گذشته انداخت.
با گذشت زمان، نتهای پایهی مشک و کهربا ظاهر شدند. این نتها حس گرما و دلگرمی بیشتری به عطر بخشیدند. نرگس احساس کرد که این عطر، نه تنها او را محصور کرده، بلکه دیگران را هم به سوی خود جذب میکند.
الیزه او بوتیکاریو، داستانی از زنانگی، زیبایی و اعتماد به نفس را روایت میکند. هر بار استفاده از این عطر، سفری جدید در دنیای احساسات را به ارمغان میآورد. نرگس با هر اسپری، خاطرات و حسی نو از زندگی پیدا میکند. این عطر فقط یک اسانس نبود؛ بلکه پلی بود به دنیای خاطرات و لحظهها. عطری که با شکوفههای بهاری و میوههای تازه، هر روز نرگس را به جادوی زندگی متصل میکرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب