در دل یک روز سرد زمستانی، نسرین تصمیم گرفت تا به یک فروشگاه عطر محلی برود و به دنبال رایحهای باشد که زوایای پنهان روحش را نمایان کند. وقتی وارد فضای فروشگاه شد، در میان شیشههای بلورین و براق، چشمش به بطری به شکل قلبی زیبا افتاد. این بطری درخشان، عطر هپی اسپیریت شوپارد بود. نسرین نمیتوانست از آن چشم بردارد. مانند وعدهای از شادی و طراوت، او را به سمت خود میکشید.
نسرین به آرامی بطری را برداشت و بوی شگفتانگیزش را تجربه کرد. اولین نتهای عطر، با انفجاری از رزبری و پرتقال تلخ او را شگفتزده کرد. این نتهای ابتدایی، مانند نسیمی تازه و خنک بودند که به سرعت جای خود را به نتهای میانی دادند. یاسمن وحشی و اسمانتوس، رایحهای گلی و شیرین را به جای گذاشتند که حس زنانگی را در او بیدار کرد.
سپس، نسرین به نتهای پایانی و عمیقتر عطر رسید. چوبه کشمیر، کهربا و مشک، همانند آغوشی گرم و دنج، او را در بر گرفتند. این ترکیب رایحهها، همان چیزی بود که نسرین به دنبال آن بود؛ عطر هپی اسپیریت شوپارد، ترکیبی از شادی و حسرت، رایحهای مناسب برای روزهای سرد و یخی.
نسرین میدانست که این عطر را یافته که همواره با او باشد. خوشبختانه، این عطر به او انرژی و طراوتی میبخشید که به خوبی با شخصیت او همخوانی داشت. او از فروشگاه بیرون آمد در حالی که حس جدیدی از شادی و اعتماد به نفس او را فرا گرفته بود. عطر هپی اسپیریت شوپارد، همدمی بود برای لحظاتی که او به یاد ماندنیتر میخواست.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی