ناموجود
شب سرد زمستان بود و سایههای بلند درختان در خیابان آرامی که محمد در آن قدم میزد، رازآلودگی خاصی به آن شب بخشیده بود. باد سردی از میان شاخهها میگذشت و برف نرم روی زمین نشسته بود. محمد در حالی که یقه پالتویش را بالا کشیده بود، به سمت محل قرارش میرفت. قرار بود امشب عطر اتیک کیلر عود را امتحان کند، عطری که برای مدتها در جستجویش بود.
این عطر، برگرفته از رایحههای چوبی و دلنشینی بود که وعدهی سفری هیجانانگیز به دل جنگلهای ناشناخته را میداد. محمد با هر قدم که برمیداشت، حس میکرد که عطر ادویههای گرم و تند از جمله زعفران و جوز هندی، او را در بر گرفته و حس گرمای دلنشینی به او میبخشید. رایحههای آغازین این عطر شامل کندر و فلفل صورتی بود که با رایحههای میانی از مُرّ و شمعدانی به زیبایی ترکیب شده بود.
محمد به مقصدش رسید و وقتی وارد شد، فوراً توجه دیگران را به خود جلب کرد. عطری متفاوت و فریبنده، که از گروه عطری خالقش شامه را نوازش میداد و ترکیبی از رایحههای چرم، عود و نعناع هندی بود. عطر اتیک کیلر عود همچون یک داستان هزار و یک شب، هر لحظه خود را به صورتی جدید و متفاوت نشان میداد و او را در دنیای پر رمز و راز خود غرق میکرد.
در این شب سرد، عطر اتیک کیلر عود همان چیزی بود که محمد نیاز داشت. گرمای این عطر به او احساس نیرو و اعتماد به نفس بخشید. او با این عطر، نه تنها یک تجربه بویایی بلکه یک سفر لذتبخش و خاطرهانگیز را تجربه کرد. وقتی شب به پایان رسید، محمد با لبخندی رضایتبخش به سوی خانهاش بازگشت. عطر اتیک کیلر عود برای او نه فقط یک عطر، بلکه همراه همیشه در لحظات خاص و به یادماندنی بود.
سایر تلفظها: اتیک کیلر عود, اتیک کیلر اود, اتیک کیلار عود, اتیک کیلار اود, ایتیک کیلر عود, ایتیک کیلر اود, ایتیک کیلار عود, ایتیک کیلار اود, اثیک کیلر عود, اثیک کیلر اود, اثیک کیلار عود, اثیک کیلار اود, اِثیک کیلر عود, اِثیک کیلر اود, اِثیک کیلار عود, اِثیک کیلار اود, اِتیک کیلر عود, اِتیک کیلر اود, اِتیک کیلار عود, اِتیک کیلار اود
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی