در یک روز پاییزی آرام و دلنشین، در شهر شلوغ و پر انرژی تهران، فردی به نام سعید به دنبال عطری بود که همزمان او را به یاد خاطرات خوش گذشته بیاندازد و نویدبخش آیندهای دوستداشتنی باشد. بعد از گذراندن چندین ساعت در فروشگاههای مختلف، بالاخره به یک فروشگاه معتبر عطر و ادکلن رسید.
چشمان سعید به یک شیشه عطر زیبا جذب شد. نام آن عطر امبر فرانک اولیویه بود. با مطالعه مشخصات آن، متوجه شد که این عطر در سال 2018 عرضه شده و ویژگیهای جذابی دارد. نتهای اولیهاش شامل نارنج و برگاموت بودند که با اولین بوییدنش، احساس تازگی و نشاط به آدم دست میداد. سعید به یاد روزهایی افتاد که در باغهای پرتقال قدم میزد و نسیم خنک پاییزی صورتش را نوازش میکرد.
با گذشت زمان، عطر با نتهای گرم و دلنشین لادن، نعناع هندی، خسخس و چوب صندل همراه شد. فرمولاسیون خاص این عطر امبر فرانک اولیویه نه تنها حس چوبهای جنگلی مرطوب را به یاد میآورد بلکه حس آرامشبخشی در فضای اطراف ایجاد میکند.
اما اوج جذابیت این عطر در نتهای پایهاش نهفته بود. زمانی که ترکیب امبر و وانیل نمایان شد، حسی از گرما و شیرینی درون سعید به وجود آمد. این ترکیب جادویی، او را به یاد شبهای سرد زمستانی و جمعهای صمیمی دور آتش انداخت.
سعید با لبخند از فروشگاه بیرون آمد و اطمینان داشت که این عطر نه تنها بازتابی از شخصیت گرم و دوستداشتنی اوست، بلکه هر بار که از عطر امبر فرانک اولیویه استفاده کند، همهچیز بهتر و زیباتر میشود. این داستان نشانگر قدرت جادویی عطرها در ایجاد و بازسازی خاطرات بود، و امبر فرانک اولیویه به بخشی از داستان زندگی سعید تبدیل شد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب