Lumber Prince BushKlawz

توضیحات

داستان ما در یک شب آرام و خنک پاییزی در شهر تهران آغاز می‌شود. محمد، مردی که علاقه زیادی به عطرهای خاص دارد، در جستجوی عطری متفاوت برای رویدادی مهم بود. او تاکنون بسیاری از عطرها را امتحان کرده بود، اما هیچ‌کدام نتوانسته بودند تاثیری را که به دنبالش بود بر جا بگذارند. یک روز، برادرش او را با نامی آشنا کرد: عطر لامبر پرینس بوشکلاوز.

محمد به مغازه‌های مختلفی سر زد تا این عطر را پیدا کند. سایه‌های شامه‌نواز چوبی و آروماتیک این عطر، توجهش را جلب کرد. وقتی شیشه زیبا و سنگین عطر لامبر پرینس بوشکلاوز را در دست گرفت، حس کرد گویی وارد دنیایی متفاوت شده است. داستان‌های قدیمی از جنگل‌های دوردست و درختان سربه‌فلک‌کشیده در ذهنش زنده شد.

نت‌های چرمی، مشکی و وانیلی با هم ترکیب شده بودند تا حسی از گرما و قدرت به او ببخشند. زیبایی این عطر در تضاد میان روایح توتون و چوبی نهفته بود، که هر لایه‌ آن را پیچیده‌تر و جذاب‌تر می‌کرد. محمد با هر بویی که استشمام می‌کرد، به این نتیجه می‌رسید که چرا عطر لامبر پرینس بوشکلاوز از دیگران متفاوت است.

با اعتماد به نفسی تازه‌یافته، محمد آن را بر روی لباس خود اسپری کرد. با عطر لامبر پرینس بوشکلاوز، همه جا صحبت از او بود. همکارانش از او می‌پرسیدند که چگونه عطری این‌چنین قدرتمند و در عین حال ظریف را یافته است. محمد با لبخندی گفت: این عصاره‌ای است از جنگل‌های بوشکلاوز.

هر بار که این عطر را استفاده می‌کرد، همان حس آرامش و غرور به او بر می‌گشت. لامبر پرینس، عطری بود که شخصیت محمد را تعریف می‌کرد، و او دیگر به دنبال چیز دیگری نبود. اگر به دنبال تجربه‌ای متفاوت در دنیای عطرها هستید، پیشنهاد می‌کنم همچون محمد نگاهی به لامبر پرینس بیندازید. بلا شک، شما هم شیفته‌اش خواهید شد.