ناموجود
صبحی آرام در ژِیورنی بود. نسیم لطیف صبحگاهی با عطرهای خوشبوی باغ مونِه همراه بود. در میان سبزهزاران و درختان، شعری از گلها و عطرها سروده میشد که هر قدم من را به دنیایی تازه دعوت میکرد. عطر اِ واك اِن ژیورنی لا فلور بای لیوی مرا به این باغ آورد.
طرح چیپر این عطر با هر دم، مرا به سفری در میان شاخ و برگهای سایت نشانده شده با مرکبات مثل ترنج و رودودندرون برد. رایحههای گلی و تازه که از این عطر به مشام میرسید، مانند جادوی حسآمیز باغ، مرا در بر گرفته بود. گویی هر قدمم در این باغ، یادآور قطعهای از زمان گذشته بود.
نتهای میانی، همچون زنبق و یاس، چنان در هم تنیده بودند که هر نفسی با عطری دلانگیز و رؤیایی همراه بود. ترکیبی از گل میخک و توبرُز، همه جا در هوا پیچیده بود و حس هیجان و زندگی را با خود به ارمغان میآورد. گویی در هر برگ و گلی، قصهای تازه نهفته بود.
لحظههایی که در این باغ سپری میکردم، انگار تمامی زیباییهای دنیا در آن جمع شده بود. نتهای پایه مانند مشک و وانیل در کنار ریشه زنبق و چوب صندل، حس گرمای دلنشینی به این تجربه میبخشیدند. عطر اِ واك اِن ژیورنی لا فلور بای لیوی هر دم به من یادآور میشد که زیبایی و تاریخ همیشه در قلب ما جای دارند و آنچه حس میکنیم، بخشی از این زیبایی است.
این ترکیب ناب و پیچیده، همچون هدیهای از تاریخ و طبیعت، در خاطرم نقش بست. این عطر همانقدر که لطیف و دلنشین است، میتواند تکرار ناپذیر و منحصر به فرد نیز باشد. نه تنها رایحهای بلکه سفری به عمق احساسات و خاطرات را رقم میزند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب