ناموجود
در یکی از شبهای بهاری، محمد تصمیم گرفت به مهمانی دوستانهای برود. از همان ابتدا دغدغهاش این بود که چگونه در جمع دوستان، حضوری خاطرهانگیز داشته باشد. او میخواست با چیزی متمایز بدرخشد؛ عطری که هم تازه و مردانه باشد و هم حضوری آرام و تاثیرگذار در میان جمع به او بدهد. بعد از مشورت با یکی از دوستانش، تصمیم گرفت از عطر ویکتوری ال ریهاب استفاده کند.
همینکه درب پرفیوم ویکتوری ال ریهاب را باز کرد، نخستین احساسی که به ذهنش خطور کرد، آن بود که این عطر میتواند او را به دنیایی آرام و در عین حال پرشور ببرد. نتهای مشکآلود این عطر به همراه حس پودری ملایمی که به همراه داشت، ترکیبی فریبنده و خاص ساخته بود. محمد احساس میکرد با هر اسپری از این عطر، به نوعی اعتماد به نفس میرسد که هیچگاه تجربه نکرده بود.
او به مهمانی رسید و هنوز نیم ساعتی نگذشته بود که یکی از دوستانش نزدیک او آمد و گفت: «چه بویی! چه عطری زدهای که به این اندازه خوشبو است؟» محمد تنها لبخندی زد و نام عطر ویکتوری ال ریهاب را به او گفت. دیگران هم متوجه حضور و بوی جذاب او شده بودند. از همان لحظه، محمد دانست که این عطر انتخابی درست و بینقص بوده است.
آن شب گذشت، اما براش تراوشهای عطری ویکتوری از خاطرهها پاک نشد. محمد مطمئن بود که از این پس، این عطر بخشی از هویت او در مهمانیها و مجالس خواهد شد. ویکتوری ال ریهاب نه تنها به او اعتماد به نفس بخشید، بلکه باعث شد تا تجربهای منحصربهفرد و خاطرهانگیز برای دوستانش نیز بسازد.
سایر تلفظها: ویکتوری ال ریهاب, ویکتوری ال رهَب, ویکتوری ال رحاب, ویکتوری ال رهَب, ویکتوری ال ریهب, ویکتوری ال رِحاب, ویکتری ال ریهاب, ویکتری ال رهَب, ویکتری ال رحاب, ویکتری ال رهَب, ویکتری ال ریهب, ویکتری ال رِحاب, ویکتریح ال ریهاب, ویکتریح ال رهَب, ویکتریح ال رحاب, ویکتریح ال رهَب, ویکتریح ال ریهب, ویکتریح ال رِحاب, ویکتوریه ال ریهاب, ویکتوریه ال رهَب, ویکتوریه ال رحاب, ویکتوریه ال رهَب, ویکتوریه ال ریهب, ویکتوریه ال رِحاب, ویکتوریی ال ریهاب, ویکتوریی ال رهَب, ویکتوریی ال رحاب, ویکتوریی ال رهَب, ویکتوریی ال ریهب, ویکتوریی ال رِحاب, ویکتریی ال ریهاب, ویکتریی ال رهَب, ویکتریی ال رحاب, ویکتریی ال رهَب, ویکتریی ال ریهب, ویکتریی ال رِحاب, ویکتوری ال ریهاب, ویکتوری ال رهَب, ویکتوری ال رحاب, ویکتوری ال رهَب, ویکتوری ال ریهب, ویکتوری ال رِحاب, ویکتوریو ال ریهاب, ویکتوریو ال رهَب, ویکتوریو ال رحاب, ویکتوریو ال رهَب, ویکتوریو ال ریهب, ویکتوریو ال رِحاب, ویکتوره ال ریهاب, ویکتوره ال رهَب, ویکتوره ال رحاب, ویکتوره ال رهَب, ویکتوره ال ریهب, ویکتوره ال رِحاب, ویکتوریئ ال ریهاب, ویکتوریئ ال رهَب, ویکتوریئ ال رحاب, ویکتوریئ ال رهَب, ویکتوریئ ال ریهب, ویکتوریئ ال رِحاب
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی