Group
Gender
سال عرضه
ناموجود
شب آرام و زیبایی بود و مهتاب نقرهای بر فراز شهر میتابید. نسیمی ملایم از گلها و برگها میگذشت و عطر ایوا خارکوف پرفیوم فکتوری با رایحه دلنشینش در فضای باغ پخش میشد. دختر جوانی به نام لیلا، در حال قدم زدن میان گلهای رنگارنگ بود و هر گامی که برمیداشت، رایحه دلانگیز این عطر را با خود به همراه میبرد.
لیلا همیشه به عطر ایوا خارکوف پرفیوم فکتوری علاقهمند بود. این عطر با ترکیبی خیرهکننده از نتهای گلی و چوبی، حس زنانه و لطافت بیپایانی را به او هدیه میداد. او این عطر را همچون جواهری ارزشمند در مجموعهاش نگهداری میکرد. هر بار که شیشه بلوری عطر ایوا را به دست میگرفت، حس لذت و آرامشی بیپایان در وجودش جاری میشد.
آن شب، لیلا در مهمانیای شرکت کرده بود که در باغ سرسبزی برپا شد. بوی گلها و عطر ایوا خارکوف پرفیوم فکتوری در همآمیخته و فضایی رویایی ایجاد کرده بود. مهمانان از زنی با عطر فوقالعادهاش سخن میگفتند و لیلا به آرامی لبخند میزد. او میدانست این بوی جادویی از عطر ایوا نشئت میگیرد که همواره او را در میان جمعیت متمایز میکند.
رایحههای مرکباتی و چوبی عطر، مانند نغمههای پراکنده موسیقی در ذهن لیلا میپیچیدند و حالی خوش را برایش به ارمغان میآوردند. این ترکیب گلی و گرم، او را به یاد روزهایی میانداخت که با شادی و هیجان در طبیعت میگذراند. لیلا متوجه شد که هر بار از این عطر استفاده میکند، گویی داستانی تازه آغاز میشود. داستانی از جذابیت، زیبایی و زنی که همیشه به دنبال تجربههای جدید است.
این عطر نه تنها یک رایحه بود، بلکه بخشی از هویت و زندگی لیلا. داستانی نوشته شده با هر قطره از این عطر بیبدیل، که به او یادآور شور و شیفتگی زندگی بود. و همین امر باعث شد که او همواره این عطر را همدم روزهایش کند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب