ناموجود
در یکی از روزهای پراحساس باغی در فصل بهار، دختری جوان به نام لیلا قدم میزد. او غرق در رویای خود بود و هوای تازه و عطر گلهای بهاری روحش را نوازش میداد. در دوردست، صدای آرام جویباری شنیده میشد و نسیم ملایم، رایحهای ناشناس و دلنشین را با خود میآورد.
این رایحه دلانگیز نه از گلزار، بلکه از عطر رفسودی نووایا زاریا بود؛ عطری کلاسیک و جاودانه که برای نخستین بار در سال ۱۹۶۵ توسط عطاری خوشذوق به نام پاول ایوانوف خلق شده است. عطر رفسودی نووایا زاریا با داشتن گروه بویایی گلی و زنانه، حس زنانگی و طراوت را به ارمغان میآورد.
لیلا به شیشه عطر نزدیک شد. شیشهای با ظاهر ساده اما پرشور. اولین اسپری، بوی سفید گلها را منتشر کرد. ترکیبی از رزهای سفید و گلهای بهاری که حس خالصی از لطافت و زیبایی داشت. بوی آروماتیک، با شاخههای سبز و چوبی همراه شد و پایداری فوقالعادهای به عطر بخشید. این عطر توانست دل هر زنی را که به دنبال حس تازگی و سرزندگی بود، به تسخیر خود درآورد.
حس نشاط و انرژی عطر رفسودی نووایا زاریا به واسطه آکوردهای سبز و تندش، لیلا را به ادغام هنرمندانهای از طراوت گلها و قدرت چوبها دعوت کرد. این عطر، همچون نغمهای از تازگی و سرزندگی، او را به دنیای خاطرات زیبا و لحظاتی ناب و به یاد ماندنی برد.
لیلا به عطر رفسودی نووایا زاریا در دستانش نگریست و لبخندی بر لب آورد. او فهمید که این عطر بخشی از هویتش خواهد شد؛ عطری که نه تنها عطر بلکه داستانی از طراوت و زیبایی بود، داستانی که هر بانو باید آن را تجربه کند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب