ناموجود
در یک عصر دلنشین پاییزی، وقتی آفتاب به آرامی از پشت کوهها پایین میرفت، جوانی به نام آرمان تصمیم گرفت عطری را امتحان کند که مدتی بود در موردش شنیده بود؛ عطر اِیتین شیدز آو لبدانوم دِ دوئا بَرَند. این عطر با الهام از لبدانوم 18 مشهور ساخته شده و ظاهراً بوی منحصربهفرد آن، قلبهای بسیاری را تسخیر کرده است.
آرمان شیشه عطر را به دست گرفت و اولین قطرهها را روی مچ دستش اسپری کرد. با اولین نتها، بوی شیرین و میوهای لبدانوم فرانسوی به مشامش رسید؛ این آغاز یک سفر بود. نتهای وانیل و لوبیای تونکا به سرعت در فضا پراکنده شدند، و یک حسی آرامشبخش و در عین حال تحریکآمیز به هوا بخشیدند.
او چشمانش را بست و خود را در جنگلی خیالی یافت که در آن چوبهای پچولی و توس خشخش میکنند. در همین حال، نتهای مشک و رِزینها حس زمینی و حیوانی را به عطر اضافه میکردند و این ترکیب شگفتانگیز و دلفریب را به یادماندنی میساخت.
وقتی که به خانهاش بازگشت، هنوز عطر اِیتین شیدز آو لبدانوم دِ دوئا بَرَند او را احاطه کرده بود. این عطر، با ترکیب هوشمندانهای از ادویههای گرم همچون دارچین و بلسان گورجان، حس و حال خاصی را به روزهای سرد پاییز و زمستان آرمان میبخشید. او دریافته بود که هر بار که این عطر را استفاده میکند، با یک محفل عطری پیچیده و جذاب مواجه میشود که برای او و اطرافیانش جذابیتی بیپایان دارد.
آرمان اکنون هر بار که به این عطر فکر میکرد، حس میکرد که نه تنها به یاد خاطرات دلپذیرش میافتد بلکه با هر بار استفاده از آن، فصل تازهای از زندگیاش را ورق میزند. به این ترتیب، اِیتین شیدز آو لبدانوم دِ دوئا بَرَند به بخشی جداییناپذیر از روزمرگی دلنشین او تبدیل شد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب