#427 L’abeille marron Le Ré Noir

توضیحات

شب پاییزی در پاریس بود و باران آرامی می‌بارید. لامپ‌های خیابان نور نقره‌ای خود را بر روی سنگفرش‌های خیس می‌ریختند. الینا با هیجان عجیبی به طرف فروشگاه له ره نوآر قدم برمی‌داشت. دلیلی مهمی برای این سفر کوتاه به پاریس داشت. او می‌خواست عطر لابیل مارون له ره نوآر را تجربه کند؛ عطری که سر و صدای زیادی به پا کرده بود.

وقتی به فروشگاه رسید، داخل شد و به آرامی به پیشخان نزدیک شد. نور ملایم فروشگاه زیبایی عطرها را دو چندان کرده بود. عطر لابیل مارون به صورت خاصی بر روی پیشخان نمایش داده شده بود. بطری شفاف آن با مایعی به رنگ طلا که درونش می‌درخشید، دقیقاً همان چیزی بود که الینا انتظارش را داشت.

او بطری را برداشت و آرامشی از گرما و شیرینی را احساس کرد. احساسی از عشق و زیبایی در او زنده شد. این عطر با آکوردهای 100 درصدی عسل، شیرینی ملایمی داشت که بویی شبیه به خاطرات کودکی را به ذهن می‌آورد. گل‌های معطر و رایحه‌های چوبی نیز به تدریج خود را نشان می‌دادند و ترکیبی از لطافت و استحکام را به وجود می‌آوردند.

الینا چند لحظه‌ای چشم‌هایش را بست و تصور کرد که در باغی پر از گل‌های زیبا و درختان بلند ایستاده است. او تجربه‌ای تازه و بی‌نظیر را با عطر لابیل مارون له ره نوآر به دست آورده بود. این عطر به زنان و مردان احساسی مشترک از گرما و صمیمیت می‌بخشید.

سرانجام، الینا به خانه بازگشت و هر زمان که آن عطر را استفاده می‌کرد، خاطره آن شب بارانی در پاریس برایش زنده می‌شد. بدون شک، عطر لابیل مارون له ره نوآر به یکی از یادگاری‌های همیشگی او تبدیل شده بود؛ عطری که به تمام انتظارهایش پاسخ داده بود.