ناموجود
روزی آرام و دلنشین بود که هوای خنک پاییزی با لطفی خاص محلههای شهر را نوازش میداد. در این حال و هوا، زنی جوان با اعتماد به نفس خاصی به طرف خیابان پنجم قدم میزد. مقصد او فروشگاه معروفی بود که عطرهای جدید را معرفی میکرد. او هوشیار و مشتاق بود تا جدیدترین محصول الیزابت آردن، عطر فِفت اَونیو پالس، را امتحان کند.
از لحظهای که وارد فروشگاه شد، فضایی گرم و دلپذیر او را دربرگرفت. رایحههای مختلف در هوا پخش بود، اما چیزی خاص او را به سمت خود میکشید. وقتی که به شیشه زیبای فِفت اَونیو پالس الیزابت آردن رسید، نمیتوانست در مقابل وسوسهای که رایحه آن در او ایجاد کرده بود، مقاومت کند.
نخستین اسپری، ترکیبی از فلفل صورتی و انگور سیاه را آزاد کرد. این رایحه ابتدایی متحرک و هیجانانگیز بود و حس تازگی را به او منتقل کرد. او که مجذوب این تجربه شده بود، تصمیم گرفت زمان بیشتری را به کاوش در نتها بکند. اندکی بعد، میاننتها با گل مگنولیا و مریم فضای دلپذیری را در اطرافش ایجاد کردند. حس زنانگی و شیکی که این نتها به او میدادند، وصفناپذیر بود.
اما چیزی که بیشتر او را مبهوت کرد، نتهای پایانی بود. قهوه، دانه تونکا و چوب صندل ترکیبی گرم و دلنشین ارائه میدادند که زیر پوستش نفوذ کرده و او را به یاد لحظات فراموشنشدنی میانداخت. این ترکیب شگفتانگیز، اثری جاودان از خود به جا گذاشت و او را به شدت مجذوب ضربان زندگی خود کرد.
عطر فِفت اَونیو پالس الیزابت آردن به نمادی از بیان احساسات و زنانگی بیانتها، برای او تبدیل شد. او با لبخندی بر لب، از فروشگاه خارج شد، با این اطمینان که این عطر جزیی از داستان زندگیاش خواهد شد.
سایر تلفظها: