در یک روز پاییزی، وقتی نسیم خنک صبحگاهی در میان درختان سایهدار قدم میزد، علی تصمیم گرفت عطر جدیدی را امتحان کند. او همیشه در جستجوی عطرهایی بود که بتوانند ایمان و انرژی او را در طول روز تقویت کنند. اینبار، عطر هفتصد و سیزده کریس آدامز انتخابش بود. به نظر میرسید این عطر بتواند او را با تجربهای تازه از طبیعت همراه کند.
علی وقتی بطری شکیل هفتصد و سیزده را باز کرد، رایحه لیموی تازه و هل بههمراه بوی گرم انیسه فضای اتاق را پر کرد. او احساس کرد که در یک باغ مرکباتی بزرگ قدم میزند. این حس تازگی او را سرشار از انرژی کرد. در طول روز، وقتی رایحه میانی عطر، شامل ژرانیوم و میخک، به آرامی خود را نشان داد، علی متوجه شد که انتخابش درست بوده است. این رایحهها، احساس آرامش و استقامت را در او تقویت کردند.
با گذشت زمان، نتهای پایهی عطر هفتصد و سیزده کریس آدامز، شامل پچولی، چوب صندل و عنبر، به صحنه حضور یافتند. ترکیبی غنی و معطر که حس گرما و قدرت را به او انتقال داد. رایحه چوبی و خاکی این نتها، یادآور روزهای پر انرژی پاییزی بود که علی از آنها لذت میبرد.
علی با هر نفس، بیشتر به عمق و پیچیدگی این عطر پی برد. عطر هفتصد و سیزده کریس آدامز نهتنها بویی بینظیر داشت بلکه داستانی از طبیعت و قدرت مردانگی را برای او روایت میکرد. او مطمئن بود که این عطر همدم همیشگی او در روزهای سرد پاییز خواهد بود؛ عطری که تازگی و قدرت را همزمان به او هدیه میدهد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب