À cœur perdu. L.B. D’ORSAY

توضیحات

در یک روز تابستانی، وقتی نسیم خنک صبحگاهی از میان درختان کاج عبور می‌کرد، حس کنجکاوی مردی به نام آرش با عطری جدید بیدار شد. شنیده بود که عطر آیکونوکلاستا هلدر ماچادو پرفیومز توانسته نگاه‌ها را به سمت خود جلب کند. تصمیم گرفت این عطر را امتحان کند و در میان بوی چمن‌های تازه و شکوفه‌های بهاری، داستانش را بشنود.

عطر آیکونوکلاستا هلدر ماچادو پرفیومز رایحه‌ای است که از مرکبات تازه و گرم همچون پرتقال ماندارین و لیمو شروع می‌شود. آرش با هر اسپری از این عطر، انرژی و شادابی را در خود حس می‌کرد. کمی بعد، قلب عطر با زنگی از گل زنبق دره و میخک باز می‌شد، گویی او را به باغی سحرآمیز دعوت می‌کند. ترکیبی از گل‌ها با نوای نرم و خوشایند کاج، فضایی رویایی را برایش ایجاد می‌کرد.

این عطر در نهایت به پایه‌ای چوبی و دودی می‌رسید. سردی و سکوت سدر و بخوری که به همراه موسیقی مشک و نعناع هندی به مشام می‌خورد، از آرشی مردی پرشور و اسرارآمیز می‌ساخت. عطر آیکونوکلاستا هلدر ماچادو پرفیومز نه تنها داستانی از نوت‌ها و روایح را روایت می‌کرد، بلکه بیانیه‌ای بود بر ضد سیاست و به خاطر مردم؛ بی‌نقاب و صادقانه.

آرش متوجه شد که این عطر چیزی بیش از یک رایحه است. این عطری است که با نگاهی انتقادی به ارزش‌های اجتماعی و سیاسی نگاه می‌کند. او با خود اندیشید که در این دنیای پر از نمایش و تظاهر، حقیقت کجاست و به چه کسانی اجازه می‌دهیم که بر زندگی‌های ما اثر بگذارند؟

در پایان روز، آرش باز هم به سمت کوچه‌ها بازگشت، نسیم همچنان بوی آیکونوکلاستا هلدر ماچادو پرفیومز را با خود به این سو و آن سو می‌برد. او با خود عهد کرد که هرگز نباید اصالت و صداقتش را فدای قضاوت‌های بیرونی کند. این عطر به او هدیه‌ای از تجلی قدرت درونی و استقامت در برابر ناملایمات داده بود.