ناموجود
سال ۲۰۲۵ بود. روزی که هیچگاه فراموش نخواهم کرد. در خیابانهای پاریس قدم میزدم و به صدای زنگهای کلیسا گوش میدادم. ناگهان بویی متفاوت مرا به خود جلب کرد. بویی که مانند آهنگی زیبا گوش جهان را نوازش میکرد. عطر اباُ دِ وِیوْز ایتَت لیبر دُرَنج در هوا پخش شده بود.
به دنبال منبع بو رفتم و وارد بوتیکی شدم که فضای آن با نور ملایم و گلهای تازه تزیین شده بود. پیشخوانی در مرکز فروشگاه توجهام را جلب کرد و بر روی آن شیشهای براق و جذاب از عطر اباُ دِ وِیوْز ایتَت لیبر دُرَنج قرار داشت. جعبه را برداشتم و بوی آن را استشمام کردم. رایحهای از ترنج و کندر، حس تازگی و زندگی بخشید.
با کمی تأمل، تصمیم گرفتم تا این جواهر بویایی را بخرم. فروشنده لبخندی زد و گفت: این عطر همانند داستانی بیپایان است، با نتهایی از چای سیلان و گل رز که در قلبش به آرامی میرقصند. با شنیدن این جمله، احساس میکردم که به دنیایی از لطافت و زیبایی دعوت شدهام.
هنگامی که از بوتیک خارج شدم، بوی سرو، سدر و وتیور در هوا میپیچید. این ترکیب پایانی به این عطر انرژی و گرمای خاصی بخشیده بود. حس کردم که این رایحه همچون نسیمی نرم و دلنشین همیشه با من خواهد بود. عطر اباُ دِ وِیوْز ایتَت لیبر دُرَنج نه تنها دیگران را به خود جذب میکرد، بلکه باعث شد تا من نیز خودم را در هر لحظهای خاصتر احساس کنم. در خیابانهای پاریس، با رایحهای بینظیر سفر را ادامه دادم. این عطر تجربهای بود که در هر لحظه عشق و زندگی را به ارمغان میآورد.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی