ناموجود
شهر پاریس در آن شب خاص از سال ۲۰۲۴ همچون همیشه برازنده و پرجاذبه بود. موزه لوور و برج ایفل، درخشان و زیبا به نظر میرسیدند. اما مهرزاد برای شبی شگفتانگیز چیزی خاصتر در نظر داشت. او به دنبال عطر منحصر به فردی بود که به زودی ماجرایی فراموشنشدنی را آغاز کند.
آن شب مهرزاد و دوستش در فروشگاهی در حوالی شَنزلِیزه بودند. در میان عطرهای لوکس، عطر ابسینتو پریوه آگوا د شیرو توجه او را جلب کرد. شیشهاش با طراحی شفاف و مدرن، همانند یک گوهر گرانبها میدرخشید. او اولین اسپری را انجام داد. رایحهی لطیف و دلانگیز یاسمن از هر طرف او را احاطه کرد. ترکیبی از شکوفههای سفید و نتهای دریایی تازه که بلافاصله او را به سواحل گرمسیری و آبی بیانتها برد.
با حرکتهای آهستهی مهآلود، لیچی در قلب این عطر به ملایمت ظاهر شد. ترکیبی فوّارهای و پرنشاط که حواس مهرزاد را به بازی گرفت. او با هر تنفسی، همچون در باغی از میوههای تابستانی در حال قدم زدن بود. حضور نرم و شیرین کریستال صورتی در پایان این سفر شگفتانگیز، حسی از آرامش و شادی در او جاری ساخت.
مهرزاد با خود اندیشید که چطور عطر ابسینتو پریوه آگوا د شیرو توانست در مدت زمانی کوتاه، حس و حال او را تغییر دهد. این عطر نه تنها نمایندهی کاملی از زیبایی بیپایان گلها و میوهها بود، بلکه تجربهای زنده از تلاقی هنر و طبیعت را برای او به ارمغان آورد.
در آن شب، مهرزاد با خاطرهای خوش و عطری ماندگار به هتل خود بازگشت. او از اینکه برای انتخاب عطر ابسینتو پریوه آگوا د شیرو تصمیم گرفته بود، خشنود بود و میدانست که این عطر همیشه او را به یاد لحظات طلایی و خاطرات ناب پاریسی خواهد انداخت.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب