ناموجود
آفتاب صبحگاهی به آرامی بر شیشههای اتاق روشن میشد. محمد در آینه نگاهی به خود کرد و عزم روز جدید را جزم کرد. این روز برایش اهمیت خاصی داشت؛ اولین روز کاری در یک پروژه بزرگ. تصمیم گرفت با انتخابی خاص، خود را برای این چالش جدید آماده کند.
با دقتی مخصوص، به سمت کلکسیون عطرهایش رفت. نگاهش بر روی عطر اکتیویست د بادی شاپ قرار گرفت. عطری از برند معروف د بادی شاپ که در سال ۱۹۹۵ معرفی شد و بیشتر به خاطر رایحه شرقی و مردانگی آن معروف است. محمد به یاد آورد که چندین بار در جمع دوستانش مورد تحسین قرار گرفته بود. رایحه این عطر احساسی از اعتماد به نفس و انرژی در او ایجاد میکرد.
او به آرامی درپوش شیشه را برداشت و چند قطره از عطر اکتیویست د بادی شاپ را روی مچ دست خود زد. بوی کهربا و چوبهای جنگلی فوراً فضای اطراف را پر کرد. رایحهای گرم و تند که با نتهای تازه و مرکباتی ترکیب شده بود و حسی وصفناپذیر از طبیعت زنده را به ارمغان میآورد. حس گام برداشتن در یک جنگل پر از زندگی و انرژی.
محمد با انرژی مضاعف و لبخندی بر لب، آماده قدم گذاشتن به دنیای بیرون شد. او مطمئن بود که امروز روز او خواهد بود، روزی که با انتخاب درست آغاز شده بود. هر بار که بوی عطر اکتیویست د بادی شاپ را احساس میکرد، به خود یادآوری میکرد که این رایحه نه تنها او را، بلکه هر کسی که در مسیرش قرار میگرفت، تحت تأثیر قرار میداد.
آفتاب حالا کامل طلوع کرده و محمد با قدمهای مصمم از خانه خارج شد، در حالی که بوی اکتیویست همچنان همراهش بود. این عطر بخشی از هویت او شده بود؛ بخشی که او را به بهترین نسخه از خودش تبدیل میکرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب