ناموجود
در دل یکی از خیابانهای شلوغ و پر از رنگ و نور شهر، مهرماه آرام آرام قدم میزد. بادی ملایم برگهای طلایی را در اطرافش به رقص درمیآورد. او در حال کشف عطر جدیدی بود که هر بار از آن استفاده میکرد، حس شادی و تازگی را برایش به ارمغان میآورد. عطر ایئیاو ۱۹۷۷ اینتنس آمریکن ایگل، همان بوی خاصی بود که مهرماه به دنبالش میگشت.
این عطر همانند یک قطعه موسیقی پیچیده، با ترکیبی از رایحههای چوبی، مشکی و پودری به دل مینشست و او را به دنیای دیگری میبرد. رایحههای چوبی که فشار زندگی روزمره را از بین میبرد و او را مانند نسیمی دلنشین به میان جنگلی آرام میبرد. عطر ایئیاو ۱۹۷۷ اینتنس آمریکن ایگل نه تنها مناسب زنان بلکه برای مردان نیز جذاب و بهیادماندنی بود.
رضا، دوست قدیمی او، ناگهان از گوشهای از خیابان به سمتش آمد. همیشه نظرات تیزبینانهای درباره عطرها داشت و مهرماه میخواست نظر رضا را درباره این عطر بداند. وقتی نزدیک شد، رضا با تعجب پرسید: چه عطری زدی؟ بویی مثل بوی تازهترین و درخشانترین روزهای بهاری دارد.
مهرماه لبخند زد و گفت: این ایئیاو ۱۹۷۷ اینتنس آمریکن ایگل است. قدرتمند و شیک، همانطور که همیشه دوست داشتم. رضا همانطور که با دقت گوش میداد، رایحه سبز و مرکباتی را احساس کرد که به سادگی نمیتوان از آنها گذشت.
وقتی هر دو به کافهای دنج برای صرف قهوه رفتند، مهرماه به عمق تأثیرگذاری این عطر فکر کرد و اینکه چقدر خوشحال است که این انتخاب را کرده است. داشتن عطری که میتواند احساسات و خاطرات را تازه کند، ارزشمند بود. هر بار که این عطر را استفاده میکند، به آرامش میرسید و روزش با تازهترین حس آغاز میشد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب