در دل یکی از شبهای دلانگیز پاییزی، زمانی که برگهای خشک زیر پاهایم آرامشبخشترین سمفونی را مینواختند، تصمیم گرفتم تا به آن عطر جادویی که مدتی بود با شنیدن نامش شیفته شده بودم، نزدیکی کنم: عطر امبر اِستِبان.
این عطر، یادآور آرامش و شکوه است. وقتی به یک شب پاییزی میاندیشی، همان حسی را خواهی داشت که عطر امبر اِستِبان به تو میبخشد. گرم و دلپذیر، همچون نشستن کنار شومینهای روشن؛ اما در عین حال، بویی پیچیده و شرقی دارد. یکی از احساسات اولیهای که با اسپری این عطر تجربه میکنی، ادویههای تند و شیرین است. ترکیبی از جوزهندی، فلفل صورتی و ریواس که همچون نغمهای برانگیزاننده در هوا پخش میشود.
وقتی با گذر زمان، رایحه به یاد ماندنی میانی به استقبال تو میآید، حس سفری به دنیای دیگر را خواهی داشت. نعناع هندی، زالزالک و فریزیا، باغی را به تصویر میکشند که در آن بهار همیشه جاودان است. باغی که هرگوشهاش گلی متفاوت است.
رایحه پایه اما، اوج هنرنمایی این عطر را نشان میدهد. کهربا، وانیل و چوب صندل، همچون داستانی که پایانش با شکوه است. ترکیبی از گرما و شیرینی که همچنان با تو میماند، حتی زمانی که دیگران مشغول به تماشای تو شدهاند.
عطر امبر اِستِبان تنها یک عطر نیست؛ جادویی است که هر بار با استفاده از آن به سفری دور و دراز خواهید رفت. سفری به دوردستترین سرزمینهای شرقی، جایی که رویاها پا به واقعیت میگذارند. این عطر، نمایانگر حسرت و خاطره است. جایی که حسهای گمشدهات را بازخواهی یافت.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب