ناموجود
عصر یکی از روزهای پاییز بود و آفتاب کمکم به گوشههای آسمان پناه برده بود. هوا تازه و خنک بود و بوی برگهای خشک که زیر پاهایم خرد میشدند در هوا پیچیده بود. به سمت فروشگاه عطر محله میرفتم تا خودم را با خرید یک عطر جدید شاد کنم. وارد فروشگاه شدم و در میان قفسههای پر از شیشههای رنگارنگ چرخ میزدم، تا اینکه چشمم به عطر امه کوکین از برند شانل توماس افتاد.
کنجکاو شدم. شیشه را برداشتم و روی دستم اسپری کردم. بوی دلنشین و متفاوتی به مشامم رسید. ترکیبی از عطرهای میوهای و گلی که مرا به درون دنیایی از رنگ و بو میبرد. حس شگفتانگیزی بود که انگار به باغی از گلها و میوههای تازه وارد شدهام. این عطر با نتهای آغازینش از ماندارین، سیکلامن، توت قرمز و کاویه، شروعی پرانرژی و شاداب داشت.
مدتی گذشت و نتهای میانی با عطر گل صدتومانی، لوتوس، رز، فریزیا، انگور سیاه و هلیوتروپ خودنمایی کردند. این تغییرات بهتدریج حس فریبنده و دلنشینی به من داد. به نظر میرسید عطر امه کوکین شانل توماس میخواهد داستان زنی با اعتماد به نفس و جذاب را روایت کند.
با گذشت زمان، نتهای پایانی با روایح مشک، کهربا، اوکموس و چوب صندل نمایان شدند. این نتها عطری اسرارآمیز و ماندگار بر جای گذاشتند. احساس کردم این عطر نه تنها ترکیبی از رایحههای گلی و میوهای است، بلکه داستانی از حس و حال پاییزی را نیز به همراه دارد.
از فروشگاه خارج شدم و رایحه امه کوکین هنوز همراه من بود. حالا میدانستم این عطر بود که تجربهای جدید و خاطرهانگیز برایم ساخته است. تجربهای که با هر بار استفاده، مرا به همان لحظه جذاب در فروشگاه باز میگرداند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب