ناموجود
در یک روز بهاری، مهتاب در حال قدم زدن در خیابانهای پاریس بود. بوی شیرین و ملایم شکوفهها در هوا پیچیده بود. او ناگهان به فروشگاهی برخورد کرد که تابلوی طلایی و درخشانی داشت: عطر اِیمی استلا داستین. مهتاب وارد شد و با شوق به سمت قفسههای پر از عطر رفت.
چشمانش به شیشهای زیبا و شفاف افتاد که نام عطر اِیمی استلا داستین بر روی آن حک شده بود. با کنجکاوی درپوش را برداشت و اولین اسپری را روی مچ دستش زد. در همان لحظه، ترکیب فوقالعادهای از نوتهای آغازین لیمو، سیب و هلو به مشامش رسید. این طراوت مرکباتی، حس زندگی و تازگی به او بخشید.
با گذشت زمان، این رایحه به آرامی به نوتهای میانی چوبی، سدر ویرجینیا، یاس و زنبق سفید تغییر یافت. این ترکیب، حس جنگلهای تازه بارانخورده و گلهای بهاری را به یاد آورد. این بود که او را به دنیای خیالانگیز طبیعت برد.
آخرین لایه از عطر اِیمی استلا داستین با گرمای کهربا و مشک تکمیل شد؛ رایحهای که تا ساعتها بر روی پوست باقی میماند و هالهای از اصالت و زیبایی را با خود به همراه داشت.
مهتاب غرق در این بوها بود. او با لبخندی از فروشگاه خارج شد، اما این بار نه تنها با یک شیشه عطر، بلکه با داستانی منحصر به فرد از سفر به دنیای رایحهها. عطری که هنر هیو اسپنسر را به نمایش گذاشت و سال 2014 را به یکی از خاطرهانگیزترین سالهای زندگیاش تبدیل کرد.
با هر بار استفاده از عطر، انگار که دوباره بههمان روز بهاری و خیابانهای پر از شکوفه در پاریس بازمیگشت. رایحهای که هیچگاه از یادش نخواهد رفت. اینگونه بود که این عطر به همراه همیشگی او بدل شد.
سایر تلفظها: اِیمی استلا داستین, اِیمی استلا داستِن, اِیمی اِستلا داستین, اِیمی اِستلا داستِن, اَمی استلا داستین, اَمی استلا داستِن, اَمی اِستلا داستین, اَمی اِستلا داستِن, آمە استلا داستین, آمە استلا داستِن, آمە اِستلا داستین, آمە اِستلا داستِن, اِم استلا داستین, اِم استلا داستِن, اِم اِستلا داستین, اِم اِستلا داستِن, آم استلا داستین, آم استلا داستِن, آم اِستلا داستین, آم اِستلا داستِن, عام استلا داستین, عام استلا داستِن, عام اِستلا داستین, عام اِستلا داستِن