ناموجود
روزی از روزها، هنگامی که هنوز انعکاس تابش نور خورشید از میان برگهای درختان به آرامی نوسان میکرد، در یکی از خیابانهای پرجنبوجوش شهر پروونس، آقایی وارد یک بوتیک کوچک و دنج شد. بوتیکی که دیوارهایش با عطرهای مختلف و فریبنده احاطه شده بود. او به دنبال عطر خاصی میگشت؛ عطری که چشماندازها و خاطراتی جدید برایش خلق کند.
فروشنده با لبخندی روشن به استقبالش آمد و به او گفت: آیا به تجربهای متفاوت علاقه دارید؟ و سپس به سمت قفسهای اشاره کرد که عطر انیس پاچولی کامپانی دو پروونس در آن جا خوش کرده بود. این عطر با طراحی خاص شیشهاش، همگان را به خود جذب میکرد.
عطر انیس پاچولی کامپانی دو پروونس، عطری بود که مرز میان زنان و مردان را در هم تنیده و با ترکیبی از عطرهای متفاوت و در عین حال هماهنگ، دنیایی جدید از رایحهها را معرفی میکرد. نتهای گرم و چایپر این عطر، با هارمونی فوقالعادهای از رایحههای انیس، چوبی و پچولی، احساس آرامش و صلابت عمیقی به هر کسی که از آن استفاده میکرد هدیه میداد.
آقا با اولین اسپری، بویی ملایم و در عین حال طبیعی از رایحه انیس حس کرد. ردی از شیرینی و گرمای آن، او را به سفری ذهنی به باغهای پرطراوت پروونس برد. نسیمی که از دل این باغها میگذشت، ترکیب دقیق و خوشبویی از ادویههای نرم و چوبهای دودی و مشکهای لطیف را به همراه داشت که به طریقی سحرآمیز تمام احساسات او را در بر میگرفت.
با بستهبندی این عطر در دست، او از فروشگاه خارج شد و اطمینان داشت که عطر انیس پاچولی کامپانی دو پروونس هرگز از حافظه و حس بویاییاش جدا نخواهد شد. این عطر او را به ماجراجوییهای جدیدی فرا میخواند و خاطراتی ماندگار و رایحهای جاودان در ذهن و زندگیاش رقم میزد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب