در یک روز گرم تابستانی، حوالی ظهر، نرگس برای اولین بار عطری را تجربه کرد که بر زندگیاش تاثیر ویژهای گذاشت. این عطر عطر آقابا اسپرینگ عقبه نام داشت. از لحظهای که شیشهی زیبای آن را در دست گرفت، حس میکرد در آستانهی ورود به دنیایی از لطافت و طراوت است. بستهبندی خلاقانه عطر، با الهام از داستانهای کهن و نقشها و نگارهای باستانی، نرگس را به ماجراجویی در دل تاریخ فرا میخواند.
با اولین اسپری از عطر آقابا اسپرینگ عقبه، رایحهای دلپذیر از برگهای تازهی نارنگی برزیلی و بوی تند دارچین فضای اتاق را پر کرد. نرگس چشمانش را بست و در ذهن خود به باغی سرسبز در دل شهر عقبه سفر کرد. باغی که در آن گلهای رز ترکیه و یاسمین مصری شبانه شکوفا میشوند و با وزش باد، عطر دلنشینشان در فضا پراکنده میشود.
هنگامی که به اعماق قلب عطر رسید، نتهای میانی رز مراکشی و یاسمین هندی همچون داستانی از عشق و دلدادگی او را احاطه کردند. این لحظات، او را به سرزمینهای دوردست و روزگاران کهن برد؛ جایی که ملکه سبا به دیدار سلیمان میشتافت.
پایانبخش این سفر روایتی ناب از شیرینی و گرمای وانیل بوربون و گلهای زردآلو و هلو بود که همچون خاتمهای باشکوه، حسی از آرامش به نرگس میبخشید. هر بار که از این عطر استفاده میکرد، گویی پردهای از قصهای بلند از عشق و تاریخ برای او بازگو میشد.
عطر آقابا اسپرینگ عقبه با طراوت خود، موفق شد هر روز را برای نرگس بهاری کند؛ بهاری جاودانه که در قلب شنهای گرم عقبه گم شده بود. از این پس، این عطر برای نرگس نهتنها یک رایحه، بلکه بخشی از وجودش شد که او را به دنیایی از خاطرات شیرین و رویایی پیوند میداد.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی