در یکی از روزهای آرام پاییزی، وارد کاخی شدم که داستانهای زیادی در دل خود داشت. این کاخ با عطر عطر آسایلم بای پروجکت آلترناتیو پرفیومولوژیست احاطه شده بود. هر قدم که در کاخ برمیداشتم، حس میکردم وارد دنیای جدیدی از روایح شدهام.
با ورود به این دنیای معطر، اولین چیزی که توجهم را جلب کرد تلالو مرکبات تازه بود. گریپفروت، لیمو و لایم با حس لطیف گالبانوم ترکیب شده بودند تا ورودی بهشتی را برای مخاطب فراهم کنند. هر ذره از هوای کاخ آغشته به این رایحه خنک و نشاطآور بود.
در میانه این باغ جادویی، نوتهای میانی معنای تازهای از عشق و شیفتگی را با خود آوردند. سیب، یاس، موگه و رز مانند گلیمتازهای در دنیای بویایی ظاهر شدند و من را در احساسی لطیف و ملایم غرق کردند. این چنین بود که هر نفس، توانایی خلق داستانی تازه را داشت.
اما سفرم در این کاخ هنوز به پایان نرسیده بود. در انتها به نوتهای پایهای رسیدم که با گرمایی ملایم تاثیر خود را باقی گذاشتند. کهربا، وانیل و لمس لطیف چرم همان پایانی بود که از این ماجرا انتظار داشتم. رایحه عطر آسایلم بای پروجکت آلترناتیو پرفیومولوژیست مانند نغمهای دلنشین در ذهنم باقی ماند.
داستان این کاخ و عطر شگفتانگیزش، مرا به شوق آورده بود. اینجا تنها یک کاخ نبود؛ اینجا ذهن خلاقانه خالقش بود. کاخی که شاید از دید همگان نامتعارف به نظر میرسید، اما برای من خانهای بود پر از عشق و زیبایی. اینجا، این عطر نه تنها رایحهای، بلکه سفری به دنیای خیال بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب