در دل شهری که نسیم های بهاری با عطر گلهای تازه به رقص درمیآیند و گرمای خوشایند خورشید بر چهرهها میتابد، داستانی از عطر عطار جامید همسا اصغرعلی تولد مییابد. شهر به خواب رفته است و تنها قدمهای آرام زنان، سکوت شب را میشکند. یکی از این زنان، که مملو از انرژی و شور زندگی است، به دنبال جادوی لحظهای خاص است.
او به فروشگاهی وارد میشود که بوی عطر و رنگهای متنوع، هر رهگذری را محصور میکند. در نگاه اول، عطر عطار جامید همسا اصغرعلی با جعبهای شکیل و نفیس خودنمایی میکند. رایحهی ابتدایی آن، همانند نغمهای عاشقانه، با بوی انار شیرین، رزماری و پرتقال، حس تازگی و نشاط را منتقل میکند. بیداری احساسات و خاطرهای گذشته با هر تنفس در هوا میپیچد.
هنگامی که رایحه میانه با عطر گل رز و یاسمن یکی میشود، داستانی از عشقی ناب و خالص در ذهن او به تصویر کشیده میشود. رایحه آناناس نشاطبخش و دلانگیز، این داستان را بیشتر به واقعیت نزدیک میکند و او را به دنیای خیالانگیزی میبرد.
این عطر در پایان با نتهای چوب صندل و میخک، همراه با بوی خزه و مشک، اثرگذاری عمیقی بر جای میگذارد. این رایحه خاکی و دلنشین، ارتباطی غیرقابل وصف با زمین و طبیعت را برای او به ارمغان میآورد.
این زن با رایحههای عطر عطار جامید همسا اصغرعلی در شبی رویایی پرواز میکند و میداند که این عطر، سفری فراموشنشدنی از تازگی و شگفتی است که هر بار او را به دنیای متفاوتی میبرد. این داستان، همان جادویی است که این عطر با خود به همراه دارد. عطار جامید همسا اصغرعلی نه تنها یک عطر، بلکه حکایتی زیبا و ماندگار از عشق به زندگی است.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب