ناموجود
در یک روز تابستانی و آفتابی، پرچمهای امید و شگفتی با نسیم خنک در باغ کوچکی در مرکز شهر پراکنده میشدند. احمد، که همیشه به دنبال تجربههای تازه بود، تصمیم گرفته بود به دنبال عطری بگردد که بتواند هویت او را بهخوبی منعکس کند. او به فروشگاه عطری وارد شد که پیشتر دوستانش از آن تعریف کرده بودند. نام محصولی که نظرش را جلب کرد، عطر اتراکتیو سوپریم آگوا دی چیرو بود.
او شیشه زیبا و شفاف عطر را برداشت. در لحظه اولی که درب آن را باز کرد، طراوت لیموی سیسیلی او را به سفری کوتاه در میان باغهای پرطراوت جنوب اروپا برد. رایحهای که به محض استشمام آن، احساس تازگی و انرژی را به او هدیه داد. به نظر احمد، این عطر همان چیزی بود که نیاز داشت، اما هنوز کنجکاو بود تا ببیند در ادامه چه رایحههایی به مشامش میرسند.
رایحه هل به عنوان نُت میانی، آرام آرام پدیدار شد و لحظهای روح او را لمس کرد، درست مانند نُتی که برای کامل کردن یک سمفونی نواخته میشود. احمد واقعاً شیفته این همنوایی بین نتهای آغازین و میانی شد. هر چقدر بوی تلخ و شیرین آرامشبخش بود، امید داشت که این پایان این سمفونی عطری نباشد.
در نهایت، رایحه چوب صندل که به عنوان پایه عطر مشخص شده بود، ظاهر شد و با ترکیب گرم و چوبی خود، احساس ثبات و تعادل را به احمد هدیه کرد. عطر اتراکتیو سوپریم آگوا دی چیرو توانسته بود در این داستان کوتاه، اثری ماندگار و جاودانه در حافظه احمد ایجاد کند.
احمد با لبخند، شیشه عطر جذاب را خریداری کرد. او به این نتیجه رسید که عطر اتراکتیو سوپریم آگوا دی چیرو انتخابی عالی برای هر مردی است که میخواهد بین طبیعت و ظرافت شهری تعادلی بینظیر پیدا کند. این عطر نشان دهنده قدرت و زیبایی با هم بود و احمد بیصبرانه منتظر بود تا با این شگفتی جدید زندگیاش را عطردار کند.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی