August Erik Kormann

توضیحات

در یک روز دلچسب تابستانی، در میان خیابان‌های پاریس، نسیمی ملایم به راه افتاد. اما از همان ابتدا حسی خاص همراه داشت. مادمازل ژولیا، زنی شیک و با سلیقه، خیره به ویترینی پر زرق و برق ایستاده بود. درون ویترین، بطری‌ای متفاوت و جذاب با نام عطر آگوست اریک کورمان دیده می‌شد.

این عطر چیزی بیشتر از یک رایحه ساده بود. ترکیبی هنرمندانه از نت‌های دلپذیر که هر کدام داستانی برای گفتن داشتند. اولین لحظه باز شدن بطری، انفجاری از بوی پتی‌گرین و نارنگی را پدیدار می‌کرد. حسی تازه و باطراوت که ژولیا را به یاد صبح‌های شاداب کودکی می‌انداخت.

با عمق پیدا کردن رایحه، نت‌های میانی با تلفیق گل‌ها و میوه‌ها جلوه‌گر می‌شدند. ژولیا احساس می‌کرد در باغی پر از گل‌های رنگارنگ ایستاده است. لطافت گل‌ها و شیرینی میوه‌ها لندن، شهری که همیشه آرزوی دیدنش را داشت، برایش زنده می‌کرد.

اما این همه‌ی ماجرا نبود. عطر آگوست اریک کورمان با پایه‌ای گرم از چوب صندل و مشک خاتمه‌ای به یاد ماندنی داشت. کمک شعله‌های آتش یک شب سرد در کنار شومینه را به ژولیا می‌داد. آنچه که این عطر را به یک همراه همیشگی تبدیل می‌کرد، دقیقا همین احساسات گرم و دلنشین بود.

ژولیا که لبخندی همراه با رضایت بر چهره‌اش نقش بسته بود، وارد فروشگاه شد و این عطر را به مجموعه شخصی‌اش اضافه کرد. این عطر نه تنها رایحه‌ای بی‌همتا داشت، بلکه هر بار که از آن استفاده می‌کرد، سفری از حس‌ها و خاطرات به او هدیه می‌داد.

در نهایت، هر روز که می‌گذشت، ژولیا بیشتر مطمئن می‌شد که عطر آگوست اریک کورمان برای همه فصول و همه لحظات زندگی‌اش مناسب است. این عطر بیش از هر چیزی، همراهی جاودان برای او بود.