در یک شب پاییزی خنک، هنگامی که نسیم ملایمی در هوا میوزید و برگها به آرامی به زمین میافتادند، دختری جوان در حاشیه شهری شلوغ قدم میزد. او برای مراسم خاصی به مهمانی دعوت شده بود و به دنبال عطری بود که جذابیت و شکوهش را بیش از پیش افزایش دهد. قدمهایش او را به مغازهای در گوشهی خیابان هدایت کرد که بر روی پنجرههای آن، نور قرمز زیبا و دلفریبی موج میزد.
درون مغازه، نگاهش به بطری قرمزی افتاد که درخششی خاص داشت. عطری به نام ایوون پشن اِیوون. این عطر همان چیزی بود که به دنبال آن میگشت. با اولین اسپری، نتهای اولیه کارامبولا یا همان میوهی ستاره به او احساسی از تازگی و نشاط بخشید. یادآور یک روز گرم تابستانی. هنگامی که عطر به آرامی در هوا پخش شد، نتهای میانی یاسمن سامباک خودش را نشان داد. گویی در باغی پر از گلهای سفیدی ایستاده بود و نسیم، رایحه دلانگیز آنها را در هوا میرقصاند.
اما هیچ چیز به اندازه نتهای پایه وانیل بوربون و مشک او را مجذوب نکرد. این ترکیب، حس گرما و شیرینی جذابی ارائه میداد که هر لحظه که میگذشت، عمق و زیبایی آن بیشتر درک میشد.
ایوون پشن اِیوون دقیقاً همان عطری بود که او به آن نیاز داشت. عطری که با شیشهای تزئینشده با کریستال، نه تنها چشمنواز بود، بلکه خودِ جواهرِ شب شد. هر بار که قدم برمیداشت، این عطر او را احاطه میکرد و حس زنانگی و جذابیت بینظیری به او میبخشید.
عطر ایوون پشن اِیوون تنها یک عطر نیست. یک تجربه است. جذابیت و زیباییای که با هر اسپری لمس میشود و خاطراتی ناب را میآفریند. در نهایت، او با حس رضایت و لبخندی گرم مغازه را ترک کرد. میدانست، آن شب بهیادماندنی خواهد شد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب