شب آرام و دلپذیری بود. باران نرمنرمک بر شیشههای اتاق میبارید و صدای موسیقی ملایمی فضا را پر کرده بود. آرمان با دستانی مطمئن به سمت قفسه عطرهایش رفت. امشب قرار بود در یک مهمانی مهم شرکت کند و به دنبال عطری بود که او را برجسته کند. نگاهش روی یکی از شیشهها متوقف شد: عطر اکسیس میراژ اکسیس.
عطر را به آرامی از قفسه برداشت. وقتی در شیشه کوچک آن را باز کرد، اولین رایحهای که به مشامش رساند، ترکیبی از زنجبیل و گریپفروت بود. تندی دلنشین این عطر او را به روزهایی میبرد که در میان باغهای سرسبز قدم میزد و از طبیعت الهام میگرفت. عطر اکسیس میراژ با نتهای آغازین شاداب و پرطراوتش شروع به هیجانبخشیدن به حواس آرمان کرد.
با گذشت زمان، نتهای میانی آن جای خود را به ترکیبی از سدر و ترخون دادند. رایحهای که تداعیگر فضایی گرم و آرامشبخش بود. این نتها احساس امنیت و اطمینان به او میدادند، درست همان احساسی که هر مردی در یک شب مهم باید داشته باشد. حضور کهربا در این ترکیب، گرمایی دلپذیر ایجاد میکرد که به پوشندهاش احساس تمایز میبخشید.
در پایان شب، وقتی آرمان دستش را روی کتش کشید، رایحه پایه اکسیس میراژ ظاهر شد. وتیور هائیتی و وانیل ترکیبی بینظیر از گرما و شیرینی خلق کرده بودند. این هماهنگی جذاب از کشمران به لایههای نهایی عطر افزوده شده بود و همچنین حسی از اعتماد به نفس و مردانگی به او میبخشید.
عطر اکسیس میراژ اکسیس را میتوان نسخهای از قدرت و جذابیت دانست. این عطر با توجه به نتهای چند لایهاش، هر مردی را به سفری بیپایان از حس و حضور دعوت میکند. انتخابی که نه تنها رایحهای ماندگار به او میبخشد بلکه در هر جمعی او را شاخص میسازد.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی