ناموجود
در یک روز پاییزی که هوا با لطافت خاصی جریان داشت، مردی به نام امیر سفر خاطرهانگیزی به جزیره سانتورینی داشت. او عاشق عطر و بوی غریب این جزیره بود و در کوچهپسکوچههای آن به جستجوی چیزی بود که این حس خاص را برای همیشه در ذهنش نگه دارد.
در میانه یکی از این گذرها، امیر به مغازهای کوچک و پر رمز و راز برخورد که بوی عطرهای خاص از آن به بیرون میآمد. وارد مغازه شد و چشمش به عطر عطر آزافران فوگیا ۱۸۳۳ افتاد. فروشنده، مردی با چهرهای مهربان و نگاهی خیرهکننده، داستانی از گذشته را برای او تعریف کرد. داستانی از فوران یک آتشفشان که بسیاری چیزها را نابود کرد، اما در زیر خاکسترها، نقاشیهایی کشف شدند که برداشت زعفران را به تصویر میکشیدند. این نقاشیها، از قدرت و جاودانگی این طلای سرخ حکایت داشتند.
عطر آزافران فوگیا ۱۸۳۳ این داستان را به اوج میرساند. عطری که با نتهای ابتدایی زعفران آغاز میشود و در ادامه با رایحه ملایم رز و کهربا شما را شگفتزده میکند. این ترکیب خاص بوی گلهای شرقی و تند را به شما هدیه میدهد که به هنر خالق آن، جولیان بدل، اشاره دارد.
امیر وقتی عطر را بر روی پوست خود زد، حس کرد که خود را در میان مزارع زعفران سانتورینی یافته است، جایی که طبیعت و تاریخ با هم تلاقی پیدا میکنند. او تصمیم گرفت که یکی از این عطرها را به یادگار بخرد تا هر زمان که دوباره به یاد آن روزهای زیبا میافتاد، تنها با یک اسپری کوچک از این عطر، خود را در همان لحظهها احساس کند.
عطر آزافران فوگیا ۱۸۳۳ نه تنها یک عطر ساده نبود، بلکه پلی بود میان گذشته و حال، که با هر بار استفاده، داستان جدیدی را برای شما روایت میکرد. عطری که خاص بودنش به هر لحظه زندگی شما معنا میبخشید.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب