ناموجود
شبهای شهریور، وقتی نسیم شامگاهی آرام بر باغچه خانه میوزید، لیلا حس خاصی را تجربه کرد. او بر روی نیمکت چوبیاش در باغ نشسته بود و به ابرهای سپید آسمان نگاه میکرد. اما آنچه که او را بیشتر مسحور کرد، عطری بود که به تازگی خریده بود: عطر آزرا اِل.
لیلا همیشه به دنبال پیدا کردن عطری بود که با شخصیت او هماهنگی داشته باشد. او به تازگی با عطر آزرا اِل آشنا شده بود. عطر آزرا اِل با اولین تماس، چهره تازهای از طبیعت را به او نشان داد. نتهای ابتدایی آن، با ترکیب جذاب ماندارین، توت سیاه و تمشک، او را به سفری در میان باغهای میوه دعوت میکرد. این عطر با طراوت بینظیرش، حس تازگی و زندگی را به او القا مینمود.
اما این تنها آغاز داستان بود. نتهای میانی، با روغن رز تُرکیه و گلابی ناشی، قلب لیلا را به دنیایی از حسها و رنگها برد. رایحهای که با خود حس زنانگی و شیک بودن را به ارمغان میآورد. این پیوندی استثنایی میان طبیعت و احساساتی که هر زن برای بیانشان به دنبال راهی است.
نتهای پایه موسی و پچولی، هالهای گرم و پیچیدهای را ایجاد میکرد که همچون لباسی از مخمل بر تن او مینشست. این عطر با این ترکیب جادویی، حس آرامش و اعتماد به نفس را به لیلا القا میکرد.
لیلا با هر بار استفاده از عطر آزرا اِل، خود را در آغوش زمستانی از رزهای تازه و میوههای رسیده حس میکرد. او یقین داشت این عطر با طراوت و زیباییاش، بهترین همراه برای روزهای زندگیاش خواهد بود. این گونه بود که این عطر، به بخشی از هویت روزانه او تبدیل شد؛ عطری که داستانش با هر لحظه از زندگی او گره خورده بود.
سایر تلفظها: آزرا اِل, آزرا اِلـ, آزرا اَل, آزرا ایل, آزرا ل, ازرا اِل, ازرا اِلـ, ازرا اَل, ازرا ایل, ازرا ل, آذرا اِل, آذرا اِلـ, آذرا اَل, آذرا ایل, آذرا ل, اذرا اِل, اذرا اِلـ, اذرا اَل, اذرا ایل, اذرا ل, ازره اِل, ازره اِلـ, ازره اَل, ازره ایل, ازره ل, آزره اِل, آزره اِلـ, آزره اَل, آزره ایل, آزره ل
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی