ناموجود
در یکی از روزهای خنک پاییزی، وقتی باد خنکی از باغچه خانه عبور کرد، علی تصمیم گرفت برای خودش چیزی ویژه بخرد. او همیشه به دنیای عطرها و رایحهها علاقهمند بود و به دنبال چیزی منحصر به فرد میگشت که بتواند به امضای او تبدیل شود. وقتی به فروشگاه عطر وارد شد، انگار زمان متوقف شده بود. رایحههای مختلفی در هوا پراکنده بود، اما تنها یک عطر توانست نظر او را جلب کند: عطر آزتک ریدیشن دوهزار و هشت ایو روشه.
علی بطری شیشهای زیبا و منحصر به فرد آن را در دست گرفت. نام عطر روی بطری با طراحی ظریف و زیبای فرانسوی نوشته شده بود. او با ولع درپوش آن را برداشت و اولین اسپری را امتحان کرد. رایحهای از ترنج و لیمو، تازگی و انرژی را به او القا کرد. عمق رایحه با بوی مریمگلی و رزماری تکمیل شد و در همان لحظه، حال و هوای او تغییر کرد.
در قلب عطری که علی انتخاب کرده بود، رایحههای گرم و تند دارچین و زیره خودنمایی میکرد. این لایه بلافاصله خاطرات کودکی او از شبهای سرد زمستانی و خوراکیهای مادرش را زنده کرد. ترکیب این مواد، نوعی حس آرامش و نوستالژی به او بخشید. اما شگفتی واقعی زمانی بود که نتهای پایه خود را آشکار کردند. حضور پچولی، لادن فرانسوی و سدر به او احساسی اصیل و ماندگار میداد.
عطر آزتک ریدیشن دوهزار و هشت ایو روشه، برای او نه تنها یک عطر بلکه سفری درونی به خاطرات و احساساتش بود. رایحههای چوبی و گرم این محصول، حس قدرت و اعتماد به نفس را در علی زنده نگه داشت. انگار این عطر به بخشی از شخصیت او تبدیل شده بود؛ چیزی که همیشه به دنبال آن بود: امضایی که هر بار او را یادآور میکند که زندگی پر از لحظات خاص و بیهمتا است.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب