ناموجود
در یک شب بهاری، نسیم ملایمی از بین شاخههای درختان عبور میکرد و عطر گلهای بهاری را با خود میبرد. صدای قدمهای او روی برگهای خشک شده، آرامشی خاص به فضا میبخشید. او میخواست وارد دنیای جدیدی شود، دنیایی از روایح که هر قطره آن داستانی از مردانگی و شجاعت بود.
عطر آزارو پور هوم بویس پرسیوز آزارو او را به این جهان کشاند. با اولین اسپری، انفجاری از عطر مرکبات و اسطوخودوس فضای اطرافش را پر کرد. او حس میکرد که در باغی از نعناع و رازیانه قرار دارد، جایی که تازگی و انرژی همزمان در آغوشش گرفتهاند.
کمکم، نتهای میانی خود را نمایان کردند. پچولی و چوب صندل با هم آمیختند و رایحهای گرم و ادویهای را به وجود آوردند. حس ماجراجویی و اصالت از هر گوشه عطر برمیخاست. در این لحظات، کاردومون و خسخس هم به جشن بوها پیوستند و همراهیشان را کامل کردند.
در پایان، عمق و سنگینی چرم، کهربا، مشک و خزه بلوط پوست او را فرا گرفت. آنجا، در زیر نور ماه و بین سایهروشن درختان، احساس مردانهاش به اوج رسید. عطر آزارو پور هوم بویس پرسیوز آزارو همانطور که وعده داده شده بود، او را به یک دنیای بینظیر برده بود.
حالا، این عطر بخشی از هویت او شده بود. وقتی از اتاق بیرون میرفت، امتداد بوها به آرامی در فضا میرقصید و همه چشمها به سمت او میچرخید. آزارو پور هوم بویس پرسیوز آزارو، همواره یادآور قدرت تاثیرگذاری و جذابیت خاص و برجستهاش بود. تجربهای که هر بار با استفاده دوباره، تازگی خود را بهجا میگذارد و داستان جدیدی در ذهن دیگران به تصویر میکشد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب