ناموجود
آن روز هوای گرم تابستان بر شهر سایه انداخته بود. خیابانها پر از جنبش و همهمه بود. همه در جستجوی لحظهای آرامش بودند. من هم به دنبال چیزی بودم که روحم را تازه کند. به یکی از آن بوتیکهای عطر فروشی کوچک و دلنشین وارد شدم.
در آنجا، میان رنگها و بوهای گوناگون، نگاه من به یک بطری براق و جذاب افتاد. نامش بی مجیک امبر بلود کانسپت بود. این عطر همان لحظه نگاهم را به خود جلب کرد. وقتی با صاحب فروشگاه درباره این عطر صحبت کردم، او با شور و شوق گفت که این محصول سال ۲۰۱۵، بخشی از مجموعهی معروف The Black Series است. او اضافه کرد که این عطر هم مناسب برای زنان و هم مردان است و توسط فیلیپ بوسیتون خلق شده است.
عطر را روی مچ دستم اسپری کردم. ابتدا لایهای از تازگی مرکبات را حس کردم، طراوتی شاداب و بینظیر. اما این تازه شروع داستان عطر بی مجیک امبر بلود کانسپت بود. لایههای پایینی عطر آنجایی که کهربا و مشک با همدیگر ترکیب میشدند، حس رمزآلود و گرم را به ارمغان میآوردند، بویی که هر لحظه عمیقتر و اسرارآمیزتر میشد.
عطر بی مجیک امبر بلود کانسپت همان چیزی بود که دنبالش بودم. داستان این عطر، همچون سفر به دنیای احساسات و خاطرات بود. هر بار که این عطر را حس میکردم، گویی به یک دنیای جدید پا میگذاشتم؛ دنیایی پر از زندگی، انرژی و شور. در نهایت، فهمیدم که این عطر جادویی، به من چیزی فراتر از یک بوی خوش هدیه کرده است. تجربهای از حس و حال تازگی، راز و جذابیت.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب