در یک روز زیبای بهاری، هنگامی که آفتاب تازه بر روی شهر میتابید، لیلا تصمیم گرفت به فروشگاه معروف عطر و ادکلن برود. او از مدتها قبل درباره عطر بزه ووله کارتیر شنیده بود و کنجکاویاش او را به آنجا کشاند. با ورود به فروشگاه، بوی ملایم و دلنشین گلهای زنبق او را احاطه کرد. به سرعت متوجه شد که این همان رایحهی خاص عطر بزه ووله کارتیر است که میخواست تجربه کند.
فروشنده با لبخندی دوستانه به او نزدیک شد و از او پرسید که به دنبال چه عطری میگردد. لیلا با صدای هیجانزده گفت که به دنبال عطری با بوی گلهای زنبق میگردد. فروشنده، عطر بزه ووله کارتیر را به او معرفی کرد. با شنیدن نام بزه ووله حس شیرین یک بوسه دزدیده شده را در ذهنش تداعی شد. لیلا نمیتوانست از تکرار نام این عطر و برند معروف کارتیر که همیشه با جلوهای از ظرافت و شیکی همراه بود، خودداری کند.
با اولین افشانه از عطر بزه ووله کارتیر، بوی شیرین و پودری گل های زنبق در محیط پخش شد. نتهای آغازین مرکبات تازه، حس حالی بهاری و خوشایند را ایجاد میکردند. با گذر زمان، قلب عطر با زنبق شکوفا شد و یک هماهنگی بینظیر و جانبخش با نتهای سبز پایه پیدا کرد. لیلا احساس کرد که در باغی پر از گلهای سفید و سبز نشسته و هر نفس کشیدنش با آرامشی وصفناپذیر همراه است.
بزه ووله کارتیر نه فقط یک رایحه، بلکه داستانی زیبا از عشق و ظرافت است. این عطر همچون نقاشیای هنرمندانه از گلهای زنبق، نه تنها حس شیکی را برمیانگیزد، بلکه تجربهای ناب و باورنکردنی از زنانگی را به همراه دارد. لیلا با رضایت خاطر و یک بطری 50 میلیلیتری از این عطر خاطرهانگیز، فروشگاه را ترک کرد و در دلش تصمیم گرفت که این عطر بهارانه را با هر قدمش به همراه داشته باشد.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی