ناموجود
در شهری کوچک و آرام، جایی که نسیمهای ملایم بهاری همیشه بر فراز گلها و درختان نجوا میکردند، دختری به نام سایه زندگی میکرد. سایه عاشق عطرها بود و هر روز برای کشف رایحهای تازه، وقت میگذاشت. او روزی در گالری عطرها به نام عطر بلا بلارا از برند مری کی برخورد کرد. این عطر سرآغازی بود برای روزی جادویی در زندگی سایه.
رایحهی اولیه عطر بلا بلارا مری کی مثل یک سیب سرخ تازه، ترکیبی از نکتارین و زردآلو بود که حس شیرینی و تازگی را به او هدیه داد. سایه چشمانش را بست و خود را در باغی پر از میوههای رسیده دید که هر کدام با زمزمههای ظریف هوای بهاری به او سرودهای شادی میپراکندند.
با گذر زمان، نت میانی عطر جلوهگر شد. بوی رز به همراه یاس مراکشی به مرور فضای اطرافش را پر کرد. بویی که حس زنانه و دلربایی بیشتری را به ذهن میآورد. سایه احساس کرد که با هر نفس، به عمق این دنیای جادویی بیشتر فرو میرود.
نهایتا، نتهای پایه با بویی از چوبهای سفید و خزه بلوط احساسی از تعادل و آرامش به او دادند. ترکیبی که به سایه یادآوری میکرد که او، همچون طبیعت، در تعادلی کامل است.
هر بار که سایه این عطر را میزد، احساس میکرد که داستانی جدید برای گفتن دارد. داستانی از احساسات لطیف و خاطرات خوش. عطر بلا بلارا مری کی، نه تنها یک رایحه زیبا، بلکه پلی بود به دنیایی از رؤیاها و تخیلات که همیشه به سایه امید و عشق میداد.
بهراستی در دل این عطر، حکایتی نهفته بود که حتی بعد از سالها، تازه و شگفتانگیز باقی میماند. سایه هر روز با فرو بردن نفسی از این عطر، در جستجوی ماجراجوییهای جدید و بیانتها بود. سفر او با عطر بلا بلارا هرگز تمام نمیشد.
سایر تلفظها: بلا بلارا مری کی, بلا بلارا مری کِی, بلا بلارا مَری کی, بلا بلارا مَری کِی, بلا بلارا مارِی کی, بلا بلارا مارِی کِی, بلا بلارا مارْی کی, بلا بلارا مارْی کِی, بله بلاره مری کی, بله بلاره مری کِی, بله بلاره مَری کی, بله بلاره مَری کِی, بله بلاره مارِی کی, بله بلاره مارِی کِی, بله بلاره مارْی کی, بله بلاره مارْی کِی, بلا بلاره مری کی, بلا بلاره مری کِی, بلا بلاره مَری کی, بلا بلاره مَری کِی, بلا بلاره مارِی کی, بلا بلاره مارِی کِی, بلا بلاره مارْی کی, بلا بلاره مارْی کِی, بله بلارا مری کی, بله بلارا مری کِی, بله بلارا مَری کی, بله بلارا مَری کِی, بله بلارا مارِی کی, بله بلارا مارِی کِی, بله بلارا مارْی کی, بله بلارا مارْی کِی, بیلا بیلارا مری کی, بیلا بیلارا مری کِی, بیلا بیلارا مَری کی, بیلا بیلارا مَری کِی, بیلا بیلارا مارِی کی, بیلا بیلارا مارِی کِی, بیلا بیلارا مارْی کی, بیلا بیلارا مارْی کِی, بلا بالارا مری کی, بلا بالارا مری کِی, بلا بالارا مَری کی, بلا بالارا مَری کِی, بلا بالارا مارِی کی, بلا بالارا مارِی کِی, بلا بالارا مارْی کی, بلا بالارا مارْی کِی, بله بالارا مری کی, بله بالارا مری کِی, بله بالارا مَری کی, بله بالارا مَری کِی, بله بالارا مارِی کی, بله بالارا مارِی کِی, بله بالارا مارْی کی, بله بالارا مارْی کِی, بلا بولارا مری کی, بلا بولارا مری کِی, بلا بولارا مَری کی, بلا بولارا مَری کِی, بلا بولارا مارِی کی, بلا بولارا مارِی کِی, بلا بولارا مارْی کی, بلا بولارا مارْی کِی, بیلا بلارا مری کی, بیلا بلارا مری کِی, بیلا بلارا مَری کی, بیلا بلارا مَری کِی, بیلا بلارا مارِی کی, بیلا بلارا مارِی کِی, بیلا بلارا مارْی کی, بیلا بلارا مارْی کِی
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی