با قدمهای آرام روی پل چوبی باغ قدم میزدم. بوی ملایم گلهای یاس و مگنولیا در هوا پیچیده بود. احساس میکردم در داستانی جادویی زندگی میکنم. وقتی عطر بلا دونا ژول اِ مَد پاریس را برای اولین بار بوییدم، این حسها به لحظهای جاودانه در زمان تبدیل شد.
آن روز، برای اولین بار به فروشگاه خاصی در قلب شهر رفتم. هوای آنجا با رایحههای مختلف پر شده بود و هر کدام داستانی خاص داشتند. در میان همه آن عطرها، عطر بلا دونا ژول اِ مَد پاریس توجه من را به خود جلب کرد. شیشهاش با طراحی هنری و زیبا تمام نگاهها را به خود جذب میکرد و بیصبرانه منتظر بودم تا این عطر را بر روی پوست خود اسپری کنم.
هنگامی که عطر را استفاده کردم، نخستین شسارههای مالت، زنجبیل و ترنج به نسیمی خوشبو تبدیل شدند که حس تازگی و شادابی را به من هدیه دادند. قلب گرم این عطر با نتهای میانی یاسمین، یلانگ-یلانگ و رز مای، مانند لحظهای از طبیعت که به دستان عطاری هنرمند ارائه شده، ضربان داشت.
این ترکیب شگفتانگیز در پایه به چوب صندل، مشک و زعفران ختم میشود. نتهای چوبی و اسپایسی این عطر به من حس امنیت و آرامش میبخشید و مثل پتوئی گرم در یک شب سرد زمستانی بود.
از مهارت عطرساز این رایحه، لوکا مافی، نمیتوان ساده گذشت. او توانسته بود با تلفیق این نتها، عطری خلق کند که همچون یک قطعه موسیقی کلاسیک، هرگز کهنه نمیشد. این عطر برای من نشانهای از زنانگی و لطافت است که همراه با خود داستانی از قدرت و زیبایی را به نمایش میگذارد. این عطر، محصولی است که احساسات و خاطراتی بینظیر را با خود همراه دارد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب