در یکی از روزهای سرد زمستانی که برف به آرامی بر روی زمین مینشست، ماری به سوی فروشگاه محلی قدم زنان میرفت. او به دنبال هدیهای خاص برای بهترین دوستش بود. در گذر از رهگذرهای سرد و یخزده، به ویترین فروشگاهی با نامی آشنا رسید؛ گروسمیت، برندی که با عطرهای مشهورش شناخته میشد.
وقتی وارد فروشگاه شد، در بین عطرهای مختلف چشمش به بطری کوچکی با طراحی کلاسیک افتاد. نام بتراثل اوریجینال بر روی آن حک شده بود. این عطر، یادگاری از سال 1893، توسط جان گروسمیت خلق شده بود. ماری به محض استشمام رایحهای ملایم و دلنشین از گلها، احساس کرد که این همان عطریست که به دنبالاش بود.
عطر بتراثل اوریجینال گروسمیت، بوی زنانهای دارد که رایحهای گلی و دلنشین را در فضای اطراف پراکنده میکند. تاریخچه این عطر به زمانی برمیگردد که برای اولین بار به عنوان نمادی از عشق و تعهد به جهان معرفی شد. ماری با خود فکر کرد این بهترین راه برای انتقال احساساتاش به دوستش است.
او به یاد داستانهایی که مادربزرگش از عطر بتراثل اوریجینال گروسمیت برایش تعریف میکرد، افتاد. داستانهای عاشقانهای که در آن هر بویی معنایی خاص داشت. این عطر نه تنها بویی کلاسیک و ماندگار داشت، بلکه با طراحی زیبا و شیکی که از بطریاش میدرخشید، تاریخچهای بزرگ را زنده نگه میداشت.
بعد از اینکه ماری عطر را خرید، با لبخندی بزرگ به فروشنده گفت: این بهترین هدیه برای دوست عزیزم خواهد بود. او عطر بتراثل اوریجینال گروسمیت را با عشق در کیفش گذاشت و با قلبی گرمتر از پیش از فروشگاه خارج شد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب