ناموجود
در یکی از شبهای پرستاره و آرام پاییز، هنگامی که ماه بهطور کامل در آسمان میدرخشید، لطیفه تصمیم گرفت چیزی برای خود انتخاب کند که با روحیه پرانرژی و جسورانهاش همخوانی داشته باشد. راهی فروشگاه شد تا در میان دیوارههای شیشهای عطرها گشت و گذار کند. ناگهان چشمانش به عطر بلک دایموند ادُپت پارفومز افتاد.
با کنجکاوی، بطری درخشان و جذاب آن را برداشت. اولین بو که به مشامش رسید، گل وانیل بود. لطیفه احساس کرد که وارد دنیای دیگر شده است؛ جایی که رایحهای دلنشین از گلها او را در برگرفته است. قلبش با هر نفس تازهتر میشد و او به عمق عطر بلک دایموند ادُپت پارفومز فرو میرفت.
لحظاتی بعد، بوی کرم تازه و دانه تونکا وارد صحنه شد و فضایی گرم و دلنشین را به وجود آورد. این ترکیب بویایی، حسی از آرامش و اعتماد به نفس را به او میبخشید. لطیفه بهوضوح میتوانست تاثیر جادویی این عطر را بر روی خود حس کند.
اما این پایان کار نبود. در نهایت، نتهای پایهای چوب کهربایی و کهربا ظاهر شدند و حسی از ثبات و استحکام را به او هدیه دادند. این ترکیب بیهمتا، او را در فضایی از اصالت و جذابیت فرا گرفت.
بلک دایموند نهتنها بویایی استثنایی به لطیفه بخشید، بلکه او را به زنی جسور و پرشور تبدیل کرد که آماده بود تا دنیایی را که پیش رو داشت، فتح کند. این عطر نهتنها سایهای از حسهای پرشور را با خود به همراه داشت، بلکه داستانی از شبهای رویایی و اعتماد به نفس را نیز روایت میکرد.
در آن شب پاییزی، لطیفه دریافته بود که بلک دایموند ادُپت پارفومز تنها یک عطر نیست، بلکه پلی است به دنیای ناشناختههای جادویی و پر از راز و رمز. و او آماده بود که این سفر را آغاز کند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب