Designer
Gender
سال عرضه
ناموجود
در یک روز تابستانی گرم، وقتی آفتاب درخشان بر کوچه و خیابانهای شهر میتابید، لیلا تصمیم گرفت کمی زمان برای خود بگذارد. او به سمت فروشگاه عطر مورد علاقهاش رفت در حالی که نسیمی خنک بر پیشانیاش میوزید و حس تازگی به او میبخشید. در قفسه عطرها، نگاهی به بستهبندیهای زیبا انداخت تا اینکه چشمش به عطری خاص به نام عطر بلو بریز کراو سان شاین آرکانا کرویز افتاد.
چیزی در مورد این عطر بود که او را جذب کرد. او شیشه را برداشت و اسپری کوچک روی مچ دستش زد. بلافاصله بویی دلانگیز و شاداب از میوههای تازه و گلهای سفید فضای اطرافش را پر کرد. ترکیبی جذاب از روایح مرکباتی و آروماتیک، همچون زمینســبز و خوشبو زیر پایش گسترده میشد. بوی میوههای تازه مثل بلوبریها و گلهای سفید در آغوش تابش نور آفتاب میدرخشیدند و حالتی از نشاط و تازگی به او میدادند.
لیلا با خود اندیشید که عطر بلو بریز کراو سان شاین آرکانا کرویز تنها یک عطر نیست، بلکه تجربهای است از یک روز روشن و دلپسند. هر بار که این عطر را روی پوستش میزد، به یاد آن لحظهی خاص در تابستان میافتاد زمانی که همه چیز درخشان و زیبا به نظر میرسید.
این عطر، نه تنها برای روزهای آفتابی تابستان مناسب بود، بلکه به او احساس قدرت و اعتماد بهنفس میبخشید. رایحهی مشکهای ملایم و طراوت آبهای اقیانوسی با هم تلفیق شده بودند و احساس آرامش و تازگی را در هر لحظهای که گذر میکرد برای او به ارمغان میآوردند. هر بار که این عطر را میزد، انگار پنجرهای رو به یک صبح تازه گشوده میشد، نور خورشید به درون میتابید و او را به سمت روزی پر از انرژی و شادی هدایت میکرد.
این روز تابستانی شاید برای لیلا گذشت، اما خاطرهی آن بو تا ابد در ذهن او باقی ماند. این عطر برای او یادآور روزهایی است که زندگی همچون یک رویا به نظر میرسید.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب