Bruma Trudon

توضیحات

شب آرامی بود، نوری نقره‌ای از قرص ماه بر روی جنگل پهن شده بود. سوارکار زن، آرام بر روی اسب خود حرکت می‌کرد، نفسش با هر قدمی که برمی‌داشت، درون سرمای شب تبدیل به بخار می‌شد. او غرق در بوی طبیعتی بکر بود، بویی که عطر بروما ترودون به او هدیه می‌داد.

عطر بروما ترودون، مانند نسیمی در دل شب، حسی از قدرت و جاذبه را در او بیدار می‌کرد. این عطر با رایحه‌ای از گل آیربس و بنفشه، نخی از ظرافت و زیبایی را در او تنیده بود. در آن لحظات، او احساس می‌کرد که جنگل با تمام عناصرش به او جان می‌بخشد.

رایحه فلفل سیاه و اسطوخودوس مانند جادویی آمیخته با کهربا که بر پوست او سایه می‌اندازد، فضایی بی‌مانند از قدرت و جذابیت خلق می‌کند. او به وحدت با طبیعت نزدیک‌تر می‌شد و احساس می‌کرد انرژی از جنگل به او منتقل می‌شود.

هر نفسی از عطر بروما ترودون، سفری بود در میان گل‌های یاس و گل صدتومانی؛ گویی انگار باغی شکوفا در قلب او می‌رویید. او با هر لحظه، با آن رایحه خاکی و چوبی که در عمق این عطر نهفته بود، پیوندی عمیق‌تر با زمین گرفت.

این عطر نه تنها به او قدرت و اعتماد به نفس می‌داد، بلکه از او ملکه‌ای ساخت که ماشین زمان را در لحظاتی از شب متوقف می‌کرد. او با هر قدم، همانطور که عطر بروما ترودون بر فضای اطرافش پخش می‌شد، با طبیعتی که به دور او حلقه زده بود، شکوه و جلال دوچندانی می‌یافت.

بروما یعنی انقلاب زمستانی، زمانی که شب درازترین طول خود را دارد و طبیعت آماده زایش جدیدی می‌شود. این عطر نیز، همانگونه که از نامش پیداست، رمز و رازهای زمستان را در میان رایحه‌هایش پنهان کرده و هر دم، دعوتی است به کشف و شهود.