ناموجود
در یک صبح بهاری، آرمانی تصمیم گرفت به دنبال یک عطر متفاوت بگردد. او همیشه به دنبال بویی بود که با شخصیتش هماهنگ باشد؛ چیزی که هم اقتدار و هم لطافت او را به تصویر بکشد. در حالی که قدم زنان به سوی فروشگاههای عطر میرفت، ناگهان چشمش به شیشهای افتاد که با نام بروت برچسب خورده بود. خاطرات گذشته، او را به سال ۱۹۶۴ برد، زمانی که این عطر برای اولین بار به دنیا معرفی شد.
عطر بروت بروت پرفیومز پرستیژ را برداشت و نگاهی به ترکیباتش انداخت. نتهای آغازین با رایحه لیمو و ترنج، حسی از تازگی و طراوت را به او هدیه میدادند. بوی اسطوخدوس و بادرنجبویه، خاطرهای از گذشتههای دور را در ذهنش زنده کردند. اما این تنها آغاز ماجرا بود؛ در قلب عطر، یلانگ یلانگ و گل شمعدانی، با رایحهای شیرین و گلی، حس رمانتیک و گرمای خاصی به او میبخشید.
وقتی عطر را روی مچ دستش اسپری کرد، بیدرنگ رایحه چوب صندل و دانه تونکا به همراه مشک و نعناع هندی حس قدرت و مردانگی را به او القا کردند. این ترکیب به قدری جذاب بود که نمیتوانست دست از بوییدن مچ دستش بردارد. او فهمید که این عطر، نشاندهنده جوهره واقعی مردانه است؛ همانگونه که شعار تبلیغاتیاش میگفت، جوهره مردان.
بروت پرفیومز پرستیژ، عطری بود که نه تنها حس نوستالژی و احساساتی را در او زنده کرد، بلکه ارزشمند و خاطرهانگیز بود. این عطر با قدرت و ماندگاری بالایی که داشت، بهراحتی میتوانست همنشین روزهای عادی و خاطرهساز مجالس خاص باشد. اگرچه برخی ممکن است آن را قدیمی بدانند، اما برای آرمانی، این عطر یک جواهر نایاب بود؛ عطری که هر بار استفادهاش، داستانی جدید برای روایت در دل خود داشت.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب