Designer
Perfumer
Gender
ناموجود
در یک بعدازظهر پاییزی، آرمان تصمیم گرفت برای تجدید روحیه، عطری جدید خریداری کند. به فروشگاهی در خیابان معروف شهر رفت. تنوع عطرها او را سردرگم کرده بود، اما زمانی که به شیشه عطر بولت بروکارد رسید، چشمانش برق زد. شیشهای با طراحی مردانه که احساس قدرت و اعتماد به نفس را القا میکرد.
آرمان عطر بولت بروکارد را در دست گرفت و اسپری کوچکی روی مچ دستش زد. رایحهای خاص و ناب در هوا پخش شد. ترکیب مرکبات و هل در نتهای ابتدایی به او انرژی تازهای بخشید. او احساس کرد که در باغی سرسبز قدم میزند، جایی که بوی چوب و خزهها فضا را پر کردهاند. این رایحهها بهطور ماهرانهای توسط کریستله لاپراد، عطرساز معروف، خلق شده بود.
با گذشت زمان، نتهای میانی آرام آرام بر روی پوستش پدیدار شدند. بوی آرامشبخش اسطوخودوس، همراه با لطافت فریزی و چای، تلفیقی زیبا ایجاد کرده بود که یادآور لحظات آرامش و سکون بود. ذهن آرمان به خاطرات شیرین گذشتهاش پر کشید، به روزهایی که بیپایان به نظر میرسیدند.
در انتها، نتهای پایانی از جنس چوب سدر، مشک و خزه فضایی گرم و دلچسب را ایجاد کردند. این ترکیب منحصر به فرد، حسی مردانه و متین به او بخشید و اعتماد به نفسش را دوچندان کرد.
این تجربه برای آرمان تنها خرید یک عطر نبود، بلکه سفری شگفتانگیز به دنیای رویاها و احساساتی نو بود. عطر بولت بروکارد تبدیل به امضای او شد، عطری که وقتی استفاده میکرد، انگار در جلدی تازه و پر از انرژی زندگی میکرد. این عطر با پیچیدگیهای رایحهاش، داستانهای زیادی برای او تعریف میکرد؛ داستانهایی از جسارت، آرامش و ماجراجویی.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف